داود محبی؛ اعظم طالب نجف آبادی
چکیده
نمایندگی حقی است بنیادین که تجلیگر حق حاکمیت است و به عنوان پدیدهای غیرقابل تفکیک از مردم در نظر گرفته میشود تا همه اقشار مردم- اقلیت و اکثریت- بتوانند برای تعیین منافع خویش، نمایندگانی را انتخاب کنند. تضمین حقوق اساسی اقلیتها، مستلزم به رسمیت شناختن حق نمایندگی مؤثر ایشان در یک نظام نمایندگی واقعی وکارآمد است. یک نظام نمایندگی ...
بیشتر
نمایندگی حقی است بنیادین که تجلیگر حق حاکمیت است و به عنوان پدیدهای غیرقابل تفکیک از مردم در نظر گرفته میشود تا همه اقشار مردم- اقلیت و اکثریت- بتوانند برای تعیین منافع خویش، نمایندگانی را انتخاب کنند. تضمین حقوق اساسی اقلیتها، مستلزم به رسمیت شناختن حق نمایندگی مؤثر ایشان در یک نظام نمایندگی واقعی وکارآمد است. یک نظام نمایندگی مطلوب باید عملاً قادر به انعکاس ارادهی سیاسی اقلیت در کنار اکثریت مردم باشد و در غیراین صورت، حق حاکمیت مردم در تعیین سرنوشت خویش فاقد ضمانت اجرای مؤثر است. از شاخصههای دولت حقبنیاد و مردمسالار در دولت مدرن، مسأله حقوق اقلیتها و به نوعی تأمین و تضمین حداکثری حقوق آنها در عرصههای گوناگون بوده است که این مهم، تنها از طریق شناسایی حق نمایندگی برای اقلیتها حاصل خواهد شد. علیرغم اهمیت این حق بنیادین، اسناد بیالمللی به طرز بسیار محدودی به آن توجه نمودهاند. به طوری که مفهوم دموکراسی نمایندگی در مهمترین اسناد بینالمللی از جمله میثاقین (1966)، با قاطعیت تعریف و تجویز نشده است. در نظام جمهوری اسلامی ایران، اقلیتها، شهروند جامعهی اسلامی به شمار میروند که این مسأله جایگاه سیاسی یکسانی با اکثریت جامعه به آنها اختصاص میدهد و لذا حق نمایندگی برای اقلیتها -که مبتنی بر حق تعیین سرنوشت و حق برابری میباشد- همچون سایر شهروندان، در اصل (64 ق. ا.) مورد تأکید و تضمین قرار گرفته است. رویکرد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به اقلیتها، با اعتقاد به اشتراک در ارزش و کرامت انسانی و نیز دعوت به همگرایی پیروان ادیان مختلف حول مشترکات، الگویی منطقی و معقول را برای همزیستی و تعامل میان اقلیت و اکثریت ارائه داده است.
علیرضا دبیرنیا
چکیده
اندیشه دموکراسی از درون فرآیند تاریخی و تحولات فلسفی- سیاسی غرب متولد شده است و تأسیس نظام نمایندگی همراه با پذیرش ارادۀ مردم به عنوان منبع مشروعیّتِ نظام سیاسی از آثار چنین تفکری است؛ از یک سو تضمین حقوق بنیادین شهروندان مستلزم این است که مفهوم نمایندگی تنها در شکل باقی نماند بلکه به عنوان معیاری انحصاری در مشروعیّتبخشی به مجموعه ...
بیشتر
اندیشه دموکراسی از درون فرآیند تاریخی و تحولات فلسفی- سیاسی غرب متولد شده است و تأسیس نظام نمایندگی همراه با پذیرش ارادۀ مردم به عنوان منبع مشروعیّتِ نظام سیاسی از آثار چنین تفکری است؛ از یک سو تضمین حقوق بنیادین شهروندان مستلزم این است که مفهوم نمایندگی تنها در شکل باقی نماند بلکه به عنوان معیاری انحصاری در مشروعیّتبخشی به مجموعه قدرت سیاسی مورد شناسایی قرار گیرد. از سوی دیگر، حاکمیّت مؤثر مردم مستلزم وجود مبانی، اصول و ساختار دموکراتیک است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در شناسایی نظام نمایندگی به عنوان تنها روش تولید قدرت سیاسی، از الگویی مدرن تبعیّت کرده است. بر همین اساس، هر گونه برداشت از مفهوم نمایندگی باید با توجه به «جایگاه ملّت در تأسیس جمهوری اسلامی و ساختارهای سیاسی- حقوقی»، «اعتبار اصول قانون اساسی به واسطه اصل اول» و «معیاری تحت عنوان میزان رأی ملّت است و خودِ ملّت میزان است» » صورت پذیرد.