نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه حقوق، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان
چکیده
کنوانسیون حقوق کودک 1989 تاکید دارد که دولت ها باید در راستای منافع عالیه کودکان اقدام کنند. بر اساس این کنوانسیون هر کودک حقوق اساسی ویژه ای شامل حق زندگی، حق نام و هویت، حق روابط خانوادگی و حق ارتباط با پدر و مادر حتی در صورت جدایی از آنها را دارد. امروزه علیرغم عضویت اکثر کشورها در کنوانسیون حقوق کودک، در مورد ماهیت فرزند خواندگی بین المللی، منافع عالیه فرزند خوانده و صلاحیت متقاضی فرزند خواندگی تشابهات و تفاوت هایی در بین کشورها وجود دارد. در تحقیق اخیر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی با مرور مختصری بر موضوع فرزند خواندگی بین المللی در قوانین جمهوری اسلامی ایران،فرانسه و آلمان به این نتیجه می رسیم که علیرغم تفاوت در عنوان "فرزند خواندگی" و تحت تاثیراسناد بین المللی، این کشورها تا حد زیادی بویژه در مورد فرزند خواندگی ساده یا ناقص ، قواعد یکسانی را اتخاذ کرده اند، لیکن در مورد فرزند خواندگی بین المللی علیرغم پیش بینی قواعد معین در حقوق فرانسه و آلمان این نهاد در حقوق ایران هنوز با سکوت قانونگذار روبروست. به نظر می رسد امکان پذیرش این نهاد در قوانین ایران با رعایت موازین اسلامی با درج راهکارهایی برای پذیرش پدرخوانده یا مادر خوانده مسلمان واجد شرائط برای کودکان بی سرپرست مسلمان و پدر خوانده یا مادر خوانده اهل کتاب واجد شرائط برای برای کودکان بی سرپرست اهل کتاب در چارچوب مقررات موجود و مصالح عالیه کودک وجود دارد.
تازه های تحقیق
فرزند خواندگی و در حقوق ایران سرپرستی بهترین نهاد برای حمایت ازبسیاری از کودکان یتیم و کودکانی است که خانواده ای را برای نگهداری ندارند. بسیاری از کودکان به این نهاد برای برخورداری از حقوق خود از جمله ، غذا ، تغذیه، نیازهای پزشکی، امنیت، آموزش و پرورش نیاز دارند. فرزندخواندگی، نهادی است که میتواند در استحکام خانواده، نقش ویژهای را ایفاء کند. این نهاد در شرایط کنونی و جوامع امروزی، برای استحکام و گرمی بخشیدن به کانون خانواده های بدون اولاد و سالم سازی جامعه و رفع مشکلات روحی اطفال بدون سرپرست و کاستن ناهنجاریهای روانی زن و شوهری که از نعمت فرزنددارشدن محروم هستند، نقش و فایده چشمگیری دارد و از بار مسؤولیت دولت نیز می کاهد. به دلیل همین اهمیت نهاد فرزند خواندگی امروزه از قالب صرفا داخلی خارج و به یک نهاد دارای ابعاد بین المللی گسترش یافته است. همانگونه که در حقوق ایران وحقوق دوکشور اروپائی فرانسه و آلمان ملاحظه و در کنوانسیون حقوق کودک نیز مورد تأکید قرار گرفته است، هدف اصلی از نهاد فرزند خواندگی یا سرپرستی، حمایت از کودکان بی سرپرست یا بد سرپرست است. از این نظر همه تلاش ها باید درجهت رعایت هر چه بیشتر مصالح و منافع عالیه کودکان است که علاوه بر جنبه های اقتصادی و اجتماعی ، شامل رعایت جنبه های عاطفی و روانی موضوع نیز می شود. بر اساس همین مصالح عالیه، بسیاری از کشورها از جمله آلمان و فرانسه پذیرفته اند که سرپرستی یا فرزند خواندگی می تواند به اتباع کشورهای دیگر نیز واگذار شود.
در حقوق ایران علیرغم عدم شناسایی فرزند خواندگی با تمام آثار حقوقی آن در فقه، در سال 1353 نهاد سرپرستی پیش بینی و با شرایطی کودکان بی سرپرست به خانواده های متقاضی واگذار می شدند. در این قانون امکان واگذاری کودکان به زوجین خارجی مقیم ایران وجود داشت.این قانون در سال 1392 مورد بازنگری قرار گرفت .قانون ۱۳۹۲ ریشۀ اسلامی دارد چرا که در شرایط سرپرستان، تقید به انجام واجبات و ترک محرمات، شرط اعتقاد به ادیان مصرح در قانون اساسی، مشخص است. همچنین قانون به ایجاد دفتر مشاورۀ دینی برای خانوادهها اشاره دارد. مزیت قانون ۱۳۹۲ نسبت به قانون ۱۳۵۲ این است که دامنۀ شمول سرپرستان و کودکان را افزایش داده است و کودکان بدسرپرست نیز مشمول قانون میشوند. در قانون جدید امکان سرپرستی یا فرزند خواندگی بین المللی پیش بینی نشده است.
در حقوق آلمان و فرانسه فرزند خواندگی به دو صورت ساده و کامل و همچنین فرزند خواندگی بین المللی پذیرفته شده است. در حقوق این دو کشور فرزند خوانده از همان حقوق فرزند حقیقی برخوردار است. گرچه تفاوتهایی بین قانون دو کشور مشاهده می شود ، لیکن هر دو کشور راهکارهایی را نیز برای فرزند خواندگی در خانواده های ازدواج هم جنس پیش بینی کرده اند. تحقیق اخیر در مقایسه نهاد فرزندخواندگی بین المللی در قوانین ایران با قوانین دو کشور آلمان و فرانسه به نتایج زیر دست می یابد::
1- در حقوق ایران نص قانونی ویا رویه قضایی در خصوص پذیرش فرزند خواندگی بین المللی چه در صورت وحدت تابعیت و یا اختلاف تابعیت پدرخوانده و فرزند خوانده وجود ندارد. بنابر این، از دیدگاه حقوق بین الملل خصوصی ایران چنانچه فرزندخواندگی در مرحله ایجاد حق باشد ، در هر حال اعم از وحدت و یا اختلاف تابعیت پدر خوانده (یا مادر خوانده) با فرزند خوانده یا طفلی که تحت سرپرستی قرار می گیرد ، قانون ایران حاکم بر موضوع خواهد بود که این تاسیس را نپذیرفته است .
2- در مرحله اثر گذاری حق ودر موردی که رابطة فرزند خواندگی صحیحاً در خارج از ایران به وجود آمده ودر ایران به اثری از آثار آن استناد شده باشد ، در صورت وحدت تابعیت ، قانون ملی طرفین و در صورت اختلاف تابعیت قانون ملی فرزند خوانده ویا طفل تحت سرپرستی ، حاکم بر موضوع می باشد.
3- بررسی شرایط مقررات نهاد سرپرستی درایران و برخی از دیدگاههای فقهی نشان می دهد که تحت تاثیر اسناد بین المللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک که ایران به آن ملحق شده است این نهاد در ایران بسیار شبیه به فرزندخواندگی ساده در دوکشور فرانسه و آلمان است
4- در صورتی که نهاد فرزند خواندگی در ایران را مشابه فرزندخواندگی ساده در دو کشور فرانسه و آلمان بدانیم با این تفاوت روبرو خواهیم شد که در ایران اتباع خارجی حق پذیرش فرزند خوانده یا کودک تحت سرپرستی و یا به عبارتی دیگر فرزند خواندگی بین المللی از ایران را ندارند.
5- با توجه به تحولات جامعه جهانی به نظر می رسد لازم است در مقررات جاری و قانون مدنی تجدید نظر و اصلاحاتی صورت پذیرد و با رعایت موازین اسلامی راهکارهایی برای پذیرش فرزند خواندگی بین المللی در ایران به صورت پذیرش پدرخوانده یا مادر خوانده مسلمان واجد شرائط برای کودکان بی سرپرست مسلمان و پدر خوانده یا مادر خوانده اهل کتاب واجد شرائط برای برای کودکان بی سرپرست اهل کتاب در چارچوب مقررات موجود و مصالح عالیه کودک فراهم گردد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A Comparative Study of “International Adoption” in Iranian, French and German Laws
نویسنده [English]
- Manouchehr Tavassoli Naeini
Associate Professor, Department of Law, Faculty of Administrative Science and Economics, University of Isfahan
چکیده [English]
1989 Convention on the Rights of the Child emphasizes that the states shall act in accordance with the high interests of children. According to this Convention each child has special constitutional rights including right to life, right to name and identity, right to family relationships and the right to communicate with parents, even if separated from them. Today, despite the membership of most of the states in the Convention on the Rights of the Child, there are many similarities and differences between countries as regards the nature of international adoption, the high interests of the child and the competence of the adoptive. In the present research, through using a descriptive-analytic method, by a brief overview on the international adoption in laws of the Islamic Republic of Iran, France and Germany we come to this conclusion that despite the differences as to simple and incomplete adoption, influenced by international rules, these countries to a large extent have enacted similar rules especially in simple adoption. However, with regard to international adoption, despite the prediction of certain rules in French and German law, in Iran's law this institution is faced with the silence of the legislature. It seems that we can admit this institution in accordance with Islamic standards with solution for accepting an adoptive qualified Muslim parent for orphaned Muslim children and an adoptive parent for the orphaned children of the People of the Book in the framework of existing regulations and best interests of the child.
کلیدواژهها [English]
- Guardianship
- Adoption
- French Civil Code
- German Civil Code
- Convention on the Rights of the Child
- Identity
ارسال نظر در مورد این مقاله