نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 استاد گروه حقوق عمومی و بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبائی،
2 دانشجوی دکتری رشته حقوق بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
تازه های تحقیق
نحوه تعامل و مواجهه ایالات متحده آمریکا با حقوق بینالملل در عصر دونالد ترامپ، این واقعیت تلخ را تقویت نمود که جامعه بین المللی با گذشت بیش از هفتاد سال از تشکیل نظام ملل متحد، هنوز از ثبات لازم برخوردار نیست و آسیب پذیری آن در روند رقابت میان حقوق با قدرت بیش از پیش نمایان است. چارهای جز پذیرش واقعیت فوق قابل تصور نیست، لیکن پذیرش و تسلیم در برابر یک وضعیت کاملا آنارشیک که قواعد تعیین کننده در آن یکسره سیاسی و غیر حقوقی است نیز قابل قبول نیست. نظام ملل متحد محصول و پیامد فروپاشی سیستم وستفالیایی به دنبال دو جنگ ویرانگر جهانی است و تکامل خود را در فرایند جهانی شدن استمرار میبخشد. در این دنیای جهانی شده ما، الگوی رئالیستی روابط بین المللی که قدرت و سیاست را برتر و بالاتر از هرچیز میداند، مدتهاست که پشت سرنهاده شده است. جایگاه قواعد آمره، تعهدات عام الشمول و قواعد حقوق عرفی که میبایست برای همه دولتها الزام آور و علیه همه قابل اجرا باشد، این امر را بیش از پیش هویدا می سازد. در این شرایط پیشرفت و برقراری یک چارچوب مبتنی بر قانون اساسی برای جامعه بینالمللی که دربرگیرنده قواعدی عام و الزامآور برای همه دولتها و تابعان حقوق بینالملل است، دور از ذهن نیست. حال در چنین شرایطی، رویکرد خاص گرایی (استثناگرایی) ایالات متحده آمریکا که در تلاش است تا در وضعیتی که منافع ملیاش اقتضا میکند، خود را از سیطره قواعد عام حقوق بینالملل رهایی بخشد، همآوا با فرایند جهانی شدن و طبعا قابل پذیرش نیست.
مهمترین راهبرد در جهت پیکار با این چالش فراروی حقوق بینالملل مدرن را میتوان در تقویت منطقهگرایی در عین تاکید بر جهانشمولی حقوق بینالملل، پاسداشت فرایند جهانی شدن و چند جانبهگرایی معرفی نمود. با تشکیل یک فدرالیسم بین المللی میتوان در برابر روند پرشتاب آمریکایی سازی حقوق بین الملل پایداری کرد و مانع افول و ضعف جامعه بینالمللی شد. اعمال مستقیم قدرت به جای اجرای حقوق پیامدی جز سرکشی و قدرتنمایی ندارد و اگر جانشین حاکمیت قانون شود، جامعه بینالمللی را به قهقرا برده، ثمره تلاش سالیان دراز را به نابودی خواهد کشاند. اینکه ایالات متحده خود را مسئول نظم جهان بداند، و از نقض حقوق بشر در یک کشور گرفته تا وجود پایگاههای تروریستی در کشور دیگر و یا دموکراتیک نبودن آنها، همه را دغدغهی خود بداند و از سویی در مقام نظم دهنده جهان دست به قتل و ترور شخصیتهای برجسته سیاسی و نظامی دیگر دولتها بزند، موجب میشود حقوق بینالملل به کنار رانده شود و قدرت بر مناسبات بینالمللی حاکم گردد.
رویداد تلخ شهادت فرمانده برجسته نظامی جمهوری اسلامی ایران سردار شهید قاسم سلیمانی نمایی آشکار از روندی است که ایالات متحده آمریکا بی محابا در قبال حقوق بینالملل و جامعه جهانی در پیش گرفته است. جمهوری اسلامی ایران و سایر دولتها باید به این نکته مهم توجه نمایند که عدم واکنش مؤثر در قبال ترور سردار سلیمانی که خود سالها در خط مقدم مبارزه با تروریسم در عراق و سوریه ایستاده بود، میتواند تبعات خطرناکی در پی داشته باشد. سردار قاسم سلیمانی که فرمانده سپاه قدس به عنوان بخشی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و در واقع بخشی مهم از نیروی نظامی ایران بود، به دستور مستقیم دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در خاک عراق به قتل رسید. شهادت سردار سلیمانی تجلی بارز تروریسم دولتی است، اقدامی که نه صرفاً تحت حمایت، بلکه با مباشرت یک دولت صورت پذیرفت. به ویژه دولت عراق که حملات موشکی تلافیجویانه ایران به پایگاه عینالاسد در تاریخ ششم ژانویه 2020، را فردای آن روز مورد اعتراض قرار داد و به عنوان نقض حاکمیت خود به شورای امنیت سازمان ملل متحد اعلام نمود، باید به این نکته واقف باشد که عدم اعتراض جدی این دولت به آمریکا به علت ترور سردار قاسم سلیمانی در قلمرو تحت حاکمیت آن کشور، در آینده بهایی سنگین برای آن دولت و جامعه جهانی به دنبال خواهد داشت.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Undoubtedly, one of the most important threats and challenges to modern international law in the coming age is the Americanization of International Law by the United States. Imposing US government sovereignty and hegemony on the legal rules, procedure and performance of international organizations more than anything sacrifices the solidarity of international law advocates and the globalization process in line with strengthening the interests and national security of powers. The above process, which prefers politic and power over law, has reached its peak during the 45th President of the United States, Donald Trump, and it has been based on the transparent operation and procedure regarding international laws, despite facing accusations such as adopting contradictory measures in foreign policy, major US policies, especially in the Trump era. In the meantime, the targeted assassination of Gen. Qassem Soleimani and his companions on January 3, 2020, ordered by Donald Trump, is considered as a comprehensive manifestation of the United States' attempt for Americanization of international law. In this article, through employing the library and internet resources and using international documents, the approach of the Americanization of International Law and challenges meeting international community would be examined and scrutinized.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله