نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 استادیارگروه علوماجتماعی،دانشکده ادبیاتوعلومانسانی،دانشگاهایلام
2 دانشیار گروه حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه قم.
3 دانشیار گروه فقه و حقوق، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه ایلام.
چکیده
ارزش عوضین در عقد بیع تابع گونه گونی اجتماعی و اقتصادی زمان بوده و مقتضیات زمان و مکان و سیره عقلا در فقه و حقوق ایران در تعیین مالکیت اشیاء نقش بسزایی دارد. مالیت، حقیقت شرعیه و متشرعه ندارد بلکه مفهومی عرفی است، لذا در هر زمان و مکان برای فهم معنای آن باید به عرف زمان و مکان مراجعه کرد. در عین حال رویکرد قانونگذار آمریکایی و انگلیسی نسبت به مالکیت اشیاء متنوع است. از منظر فقه و حقوق داخلی ممکن است چیزی دارای منفعت نادر و قلیل باشد اما این منفعت و ارزش اقتصادی در شرایط طبیعی مجوزی برای بیع محسوب نگردد. حال آنکه از منظر قانونگذار غربی چنین چیزی می تواند مجوز بیع محسوب گردد. در عین حال فقه امامیه و حقوق ایران قائل به انتقال مالکیت در تمام اقسام مبیع حین وقوع عقد است. اما در دنیای کنونی چنین رویکرد اتخاذی پاسخگوی نیازهای مبتلا به جامعه نبوده وکاربست نهادهای حقوقی همچون شرط حفظ مالکیت در بیع و مالکیت زمانی و اشتراکی که درحقوق سایرکشورها همچون انگلیس وآمریکا متداول است با لحاظ تمامی جوانب امری قابل بازپژوهی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، خوانشی جدید از مالیت و ملکیت را درحقوق ایران، انگلیس و آمریکا ارائه نموده و بر آمد آن این است که حقوق ایران و مبانی فقهی آن ناگزیر از روزآمد ساختن مکانیسم های تضمین حقوق متبایعین در عقد است. یافته ها نشان می دهدکه مالیت از شروط صحت بیع است و عرف ملاک و ضابطه اصلی و مشترک فقه و حقوق ایران و نظام حقوقی غربی در تشخیص مالیت است.
تازه های تحقیق
از آنچه که گذشت، نتایج زیر به دست آمده است:
1. در حالی که فقه امامیه و حقوق ایران قائل به انتقال مالکیت درتمام اقسام مبیع حین وقوع عقد است، رویکرد قانونگذار غربی همچون آمریکا و انگلیس مبتنی برکاربست نهادهای حقوقی متنوع تری همچون شرط حفظ مالکیت در بیع و مالکیت زمانی و اشتراکی است که کاربرد آن در حقوق ایران با لحاظ تمامی جوانب امری قابل بازپژوهی است. ملکیت شرط مستقلی به حساب نمی آید . فقها ملکیت را جدا از مالیت می دانند و به نسبت عموم وخصوص من وجه بین این دو معتقدند. بر خلاف بسیاری از حقوق دانان که آندو را یکی می دانند.
با عنایت به ویژگیهای مالکیت مشاع درحقوق آمریکا از جمله وحدت زمان[1]، وحدت مالکیت[2]، وحدت منفعت[3]و وحدت تصرف[4] این نوع مالکیت رامی توان با ارکان مالکیت مشاع در فقه و حقوق ایران قابل مقایسه دانست.
2. به نظر شیخ انصاری، اشیا وکالاهایی که دارای منفعت نادره و اندک هستند دارای مالیت نمی باشند و بیع آنها باطل است، اگرچه به ندرت و یا برای بعضی از افراد دارای فایده باشد. اما به نظر امام خمینی اگر چیزی برای فردی دارای ارزش باشد و برای دیگری ارزش نداشته باشد، بیع آن صحیح است، پس امام اشیائی را که دارای منفعت نادره بوده را دارای مالیت دانسته و حکم عرف در این زمینه را برای جواز بیع آن کافی می داند. از منظر قانونگذار غربی نیز چنین چیزی می تواند مجوز بیع محسوب گردد که به نظر امام (ره) نزدیک تر می باشد. عوضین باید ارزش داد وستد داشته باشند تا بذل مال در مقابل آن صحیح باشد. و مال از امور اعتباری است، و ممکن است عقلا در هر زمان و مکان مصادیق مختلفی را به خاطر غرض عقلایی اعتبار کنند.
3.مالیت از شروط صحت بیع است و عرف ملاک و ضابطه اصلی و مشترک حقوق ایران و نظام حقوق غربی در تشخیص مالیت کالاهاست. با این حال در فقه و حقوق ایران مالیت شرعی نیز معتبر است. البته در صورتی که مالیت شرعی نداشته باشند، بعضی از آثار یک بیع صحیح را نخواهد داشت.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Reinvestigating the Ownability and Ownership of the Considerations in the Sale Contract from the Perspective of Imamiyah Jurisprudence and Law of Iran, England and US
نویسندگان [English]
- Parviz Bagheri 1
- rezahosin gandomkar 2
- Abdelgabar Zargushnasab 3
1 Assistant Professor, Department of Social Science, Faculty of Literature and Humanities, University of Ilam .
2 Associate Professor, Department of Private Law, Faculty of Law, University of Qom.
3 Associate Professor, Department of Jurisprudence and Foundations of Islamic Law, Faculty of Theology and Islamic Teachings, University of Ilam.
چکیده [English]
The value of consideration in the sale contract has been influenced by the social, economic changes and time and place and the teachings of the scholars in jurisprudence and Iranian law has a significant role in determining the meaning of the ownership. Ownership has no religious fact, but is a customary notion so we should refer to custom of time and place for its meaning at any time and in any place. However, the American and English legislators’ approach toward the ownership of objects are various. From the jurisprudence and domestic law’s viewpoint, things may have little and rare benefit, but this cannot be considered as a permission to make a sale contract in usual circumstances. While, according to the western legislator, such a thing can be regarded as valid in concluding the sale contract. Iranian law and jurisprudence are adherents of transmission of the ownership in all kinds of sales at the time of its conclusion. But, nowadays, this way cannot meet the requirements of the society and the application of legal mechanisms such as retention of the interest clause, time and sharing possession that exist in the American and English legal systems, with considering all the dimensions, is an issue that can be reinvestigated. The present study, through use of a descriptive-analytic method, presents a new reading of the ownability and ownership in the laws of Iran, England and US the result of which is that the Iranian legal system has to update its legal mechanisms to guarantee the rights of the parties. The findings show that ownership is one of the conditions for the validity of the sale, and custom is the criterion for the main and shared indicator in jurisprudence and Iranian law and the western legal system in determining ownership.
کلیدواژهها [English]
- Ownability
- Ownership
- Iranian Law
- Imamiyah Jurisprudence
- Law of US and England
ارسال نظر در مورد این مقاله