نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه قم و مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم.
چکیده
مقاله حاضر در پی آن است که به گونهای تحلیلی با مراجعه به منابع کتابخانهای و بر اساس روششناسی دانش حقوق، در کنار عنایت به برآیند تلاش فقها، تاثیر مساله عفت را با محوریت رعایت و عدم رعایت حجاب توسط مادر در امر حضانت فرزند به خصوص دختر از بُعد حقوقی گزارش نماید و نقش آن را در برخورداری از شرط سلامت اخلاقی مادر برای عهده داری حضانت و نسبتی را که با عناوینی چون عدالت، فسق و امین بودن حاضن در مساله انحطاط اخلاقی و سلب حضانت پیدا میکند، تبیین نماید. دستاورد پژوهش، حکایت از آن دارد که از جنبه فقهی- حقوقی، مراتبی از حجاب مادر بر تامین سلامت اخلاقی فرزند و برخورداری مادر از شرایط اخلاقی لازم در امر حضانت فرزند موثر است و میتواند ذیل وصف عفت، در مامون بودن او نقش داشته باشد؛ حتی اگر عادل بودن و عدم فسق وی را نتوان شرط حضانت قلمداد کرد. بر این اساس، اگر عدم رعایت حجاب مادر به اندازهای باشد که تربیت عفیفانه فرزند را مطابق شرع و عرف حاکم، در مخاطره جدی قرار دهد؛ دیگر او مامون در امر حضانت فرزند نبوده و ادامه چنین حضانتی، منجر به اضرار به فرزند میشود و لذا حضانت از وی قابل سلب است. قابل اشا ره است که با وجود گذشت بیش از نیم قرن از انقلاب جنسی در غرب و بروز آفات برهنگی در این جوامع، امروزه شاهد تلاشهایی به ویژه از سوی خانوادهها برای درمان عوارض یاد شده هستیم.
تازه های تحقیق
تربیت کودک یکی از دو رکن معتبر در حضانت است. به سبب ضرورت هماهنگی تشریع با تکوین، نقش مادر در فقه و حقوق موضوعه کشور در امر حضانت برجستهتر از پدر است. روشن است که اتصاف زوجه و مادر به فضایل اخلاقی از جمله عفت و بروز آن در قالب رجحان مستوری، اسباب توفیق در تربیت صحیح فرزند است. البته به لحاظ فقهی و حقوقی، برخورداری مادر از تمام فضایل اخلاقی آن هم در مراتب عالی آن فضایل برای حضات الزامی نیست. همچنین مجرد ارتکاب فسق (مانند نداشتن حجاب شرعی) نیز اصل صلاحیت حضانت را سلب نمیکند؛ با این حال، حدی از عفت مادر که نداشتن آن میتواند کودک را با خطر بیعفتی غیر قابل اغماض از دید عرف متشرعه مواجه نماید ضرورت فقهی- حقوقی دارد. در واقع، داشتن مراتبی از سلامت اخلاقی که فقد آن موجب صدق عنوان «انحطاط اخلاقی» میشود در فقه اسلام وحقوق موضوعه ایران شرط برخورداری و تداوم حق حضانت مادر است. بر این اساس، چنانچه عدم رعایت حجاب واجب از سوی مادر، چندان مخل به عفاف باشد که عرفا او را مصداق «متهتکه» یا «فاجره» نماید و به لحاط عدم سلامت اخلاقی، او را برخوردار از «انحطاط اخلاقی» قلمداد و منجر به ورود زیان تربیتی غیر قابل اغماض به کودک شود؛ دیگر حق حضانت فرزند را ندارد و اگر بر او عارض شود، از اسباب سلب صلاحیت حضانت به شمار میآید. عواقب ناهنجار فرهنگ بیعفتی و حیا زدایی ناشی از انقلاب جنسی در جوامع غربی، خانوادهها و حتی نهادهای حکومتی متاثر از افکار عمومی در این جوامع را وا داشته است تا برای حمایت از سلامت اخلاقی و تربیتی به ویژه کودکان، تدابیر ی را اتخاذ و به مرحله اجرا بگذارند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Jurisprudential-legal study of the role of mother's chastity in child custody with emphasis on observing hijab and referring to nudity culture in western societies
نویسنده [English]
- Seyed mahdi Dadmarzi
Official teacher of higher levels of Qom seminary, Associate Prof, Faculty of Law, Department of Private Law, University of Qom.
چکیده [English]
The present article seeks to analyze in an analytical way by referring to library sources and based on the methodology of legal knowledge, in addition to paying attention to the results of the efforts of jurists, the effect of the issue of chastity with the focus on the observance and non-observance of hijab by the mother in the matter of child custody. Especially for the girl, report on the legal aspect and explain its role in enjoying the condition of moral health of the mother who is responsible for custody and explain the relationship that he finds with titles such as justice, depravity and trustworthiness of the guardian in the issue of moral degeneration and deprivation of custody. Articles achievement indicates that, from the jurisprudential-legal aspect, a level of mother's hijab is effective in ensuring the child's moral health and the mother's possession of the necessary moral conditions in the matter of child custody, and it can play a role in his chastity under description of chastity. ; Even if his righteousness and non-debauchery cannot be considered a condition of custody. Based on this, if the non-observance of the mother's hijab is enough to put the chaste upbringing of the child in serious danger according to the prevailing Sharia and customs; He is no longer a guardian in the matter of custody of the child, and the continuation of such custody leads to harm to the child, and therefore custody can be taken away from him. It should be noted that despite the passage of more than half a century since the sexual revolution in the West and the occurrence of nudity pests in these societies, today we are witnessing efforts, especially by families, to treat the aforementioned complications.
کلیدواژهها [English]
- Children's rights
- custody
- moral degeneration
- chastity
- hijab
- justice
- debauchery
- trustable
- sexual revolution
ارسال نظر در مورد این مقاله