مطالعه تطبیقی ماهیت تعیین اجل در تعهدات قراردادی و براتی (ایران، انگلیس، کنوانسیون ژنو و آنسیترال)

نوع مقاله : علمی و پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه حقوق دانشگاه بوعلی سینا همدان

2 دانشیار گروه حقوق دانشگاه بوعلی سینا همدان.

3 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه بوعلی سینا همدان.

چکیده

شناخت ماهیت توافق در تعیین اجل تعهدات قراردادی و براتی به منظور تعیین ضمانت­اجرای عدم چنین توافقی و همچنین ضمانت­اجراهای عدم اجرای تعهد در اجلِ تعیین­شده کمک خواهد نمود. در حقوق ایران چنین توافقی در تعهدات قراردادی اجمالاً در قالب شرط صفت تبیین می­شود که ضمانت­اجرای عدم چنین توافقی، موجب حالّ محسوب­شدنِ تعهد است. همچنین با توجه به قید تلقی­شدن یا نشدنِ اجلِ تعیین-شده نسبت به تعهد، به ترتیب ضمانت اجرای منتفی­شدنِ تعهد و یا ضمانت­اجراهای عدم اجرای قرارداد را به همراه خواهد داشت. در حقوق انگلیس نیز توافق در تعیین اجل، در قالب شرط ضمن عقد تبیین می­گردد. ضمانت­اجرای عدم چنین توافقی، اجرای تعهد در مدت زمان معقول است. همچنین در صورت عدم اجرای تعهد در اجلِ تعیین­شده، با توجه به شرط اصلی یا فرعی قلمداد نمودنِ چنین توافقی، لغو قرارداد و یا مطالبه خسارت را به همراه خواهد داشت. در تعهدات براتی، از آنجا که تعیین اجل، از ارکان شکل­گیری این­گونه تعهدات به شمار می­آید، ماهیتاً در قالب توافق بر ارکان تبیین می­شود. ضمانت اجرای عدم تعیین اجل در نظام حقوقی ایران، بطلان تعهد براتی است و در سایر نظام­های مورد مطالعه (انگلیس، کنوانسیون ژنو و آنسیترال) حالّ­شدن این­گونه تعهدات است. همچنین عدم اجرای تعهد در زمان تعیین­شده موجب استقرار مسئولیت تضامنی امضاءکنندگان سند تجاری مطابق قانون خواهد بود.

تازه های تحقیق

بررسیِ صورت­گرفته در خصوص ماهیت حقوقی توافق طرفین راجع به موعد ایفاء تعهدات قراردادی در حقوق ایران نشان می­دهد که ماهیت حقوقی چنین توافقی، عمدتاً قابل تطبیق بر مبنای شرط صفت است؛ زیرا چنین توافقی به روشن­ترشدنِ هرچه بیشترِ موضوع تعهد و ایضاح  تنویر قلمرو اجرای آن از حیث زمان اجرا کمک می­کند، و اساساً این موضوع با مفهوم شرط صفت انطباق بیشتری دارد. نکته مهم، عدم امکان تخلف از شرط اجل است؛ چون به موجب اراده طرفین، به محض اشتراط بر تعهد، عارض می­گردد.آنچه که امکان تخلف از آن وجود دارد، عدم اجرای تعهد در اجلِ تعیین­شده است، که با توجه به اهمیت اجل تعیین­شده، ضمانت­اجرای آن متفاوت است؛ به این نحو که اگر اجلِ تعیین­شده، از نوع «قیدِ اراده» نبوده - به عبارتی، بین موعد و تعهد، تعدد مطلوب حاکم باشد - در این حالت، در صورت عدم انجام تعهد در زمان مقرر، ضمانت­اجراهای عدم اجرای قرارداد که عبارتند از الزام متعهد به انجام مورد تعهد در زمان دیگری و در صورت عدم امکان الزام، انجام مورد تعهد در زمان دیگری توسط شخص ثالث به خرج ملتزم، و در نهایت امر، اختیار فسخ عقد توسط متعهدٌله را به همراه خواهد داشت. اما اگر توافق راجع به موعد ایفاء تعهد به نحوی باشد که زمانِ توافق­شده تنها زمان اجرای توافق باشد و انجام تعهد در خارج از زمانِ تعهدشده برای متعهدٌله فایده­ای در بر نداشته باشد و به عبارتی، چنین توافقی، قید اراده بوده و وحدت مطلوب حاکم باشد، چنین حالتی ضمانت­اجرایی جز منتفی­شدنِ تعهد را در پی نخواهد داشت. در حقوق انگلیس، بر خلاف حقوق ایران، به دلیل عدم تقسیم­بندی شروط (فعل، صفت، نتیجه) تبیین چنین ماهیتی با دشواری چندانی روبرو نیست. در واقع، با تعریفی که از ساختار قرارداد در حقوق انگلیس ارائه شده است به راحتی می­توان توافق راجع به موعد ایفاء تعهد را جزء شروط قراردادی قلمداد نمود، که با توجه به اهمیت آن - که می­تواند یک شرط اصلی یا یک شرط فرعی تلقی گردد – ضمانت­اجراهای مختص به خود را در پی خواهد داشت.

در تعهدات براتی، توافق راجع به موعد ایفاء تعهد، نقش اصلی و اساسی را ایفاء می­کند؛ به نحوی که در تمام نظام­های حقوقیِ مورد مطالعه، چنین توافقی از جمله ارکان شکل­گیری تعهد براتی محسوب می­شود. با این وجود، ضمانت­اجرای تخلف از عدم توافق راجع به موعد ایفاء تعهد، در نظام حقوقی ایران با دیگر نظام­های حقوقی مورد مطالعه کاملاً متفاوت است. در حقوق ایران، با توجه به رکن­بودنِ چنین مسئله­ای در شکل­گیری تعهد، عدم توافق مساوی با بطلان تعهد است؛ اما در سایر نظام­های حقوقی ضمانت­اجرای خفیف­تری در این مورد مقرر شده است؛ بدین نحو که خودِ قانونگذار، با این که توافق راجع به زمان اجرای قرارداد را در زمره ارکان تشکیل تعهد براتی دانسته اما در راستای کاستن از موارد بطلان تعهدات براتیِ علی­الرأس، موعدی را در خصوص ایفاء این تعهدات در نظر می­گیرد؛ که از این لحاظ می­توان این رویه را به عنوان یک راهبرد و رهنمود در جهت اصلاح قوانین داخلی به منظور کاستن از موارد ابطال تعهدات براتی استفاده نمود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Comparative Study on the Nature of Determining a Due Date in Obligations Based on Contracts and Bills (Iran, England, Geneva Convention and UNCITRAL)

نویسندگان [English]

  • Seyed Younes Noorani moghaddam 1
  • Bijan Haji Azizi 2
  • Hossein Mahmoodi 3
چکیده [English]

Recognition of the nature of agreement is important in determining obligations based on contracts or bills and the enforcements of not fulfilling the agreement and also the enforcements of not fulfilling obligation in due date. In Iranian legal system, the parties’ agreement about the time of fulfilling contractual obligations is done through conditions of description which its enforcement for the violation is that the obligations must be fulfilled at once. Furthermore, the obligation’s due date being condition or not, the enforcement for the violation may be the obligation being canceled or the enforcements set for not fulfilling a contract. In English legal system, an agreement on setting a due date is explained under stipulation, the enforcement of the agreement not being reached is fulfilling the obligation in a reasonable time. In case the obligation is not fulfilled in due date, considering that it is the sub condition or the main condition, the result may be the contract to be cancelled or the right to claims for damages. Because in obligations raised from bills, the parties’ agreement to set the period of fulfilling the contract is of components of obligation, the enforcement in Iranian legal system is nullification of the obligation and in other legal systems (England, Geneva Convention and UNCITRAL) is that the obligation must be fulfilled at once. Furthermore, in case the obligation is not fulfilled in due date, joint and several responsibility of signers of a commercial document may be raised.

کلیدواژه‌ها [English]

  • the period to fulfill the contract
  • condition of description
  • main condition
  • sub condition
. اسکینی، ربیعا، 1390ش، حقوق تجارت (برات، سفته، قبض انبار، اسناد در وجه حامل و چک)، چ15، تهران، سمت.
2. احمدی، حسین­علی، 1375ش، اجرای تعهد قراردادی، چ1، تهران، برهمند.
3. امینی، منصور؛ زمانی، عباس، 1390ش، قراردادهای بدون مدت در حقوق انگلیس و ایران، نامه مفید، ش 88.
4. امامی، سیدحسن، 1390ش، حقوق مدنی، ج1، تهران، اسلامیه.
5. بجنوردی، سیدمحمد­بن­حسن موسوی، 1401ق، قواعد فقهیه، ج2، چ3، تهران، موسسه عروج.
6.شهری، غلامرضا و همکاران، 1384ش، مجموعه تنقیح­شده­ قوانین و مقررات حقوقی، ج2، چ1،تهران، روزنامه رسمی کشور.
7. شهیدی، مهدی، 1388ش، تشکیل قراردادها و تعهدات، چ7، تهران، مجد.
8. شهیدی، مهدی، 1387ش، شروط ضمن عقد، ج4، چ2، تهران، مجد.
9. شهیدی، مهدی، 1386ش، آثار قراردادها و تعهدات، ج3، تهران، مجد.
10. صفایی، سیدحسین،  1389ش، قواعد  عمومی  قراردادها (حقوق مدنی)، ج2، چ10، تهران، میزان.
11. طاهری، حبیب­الله، 1418ق، حقوق مدنی، ج2، چ2، تهران، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
11. کاتوزیان، ناصر، 1385ق، حقوق مدنی ( قواعد و قراردادها)، ج1، چ7، تهران، شرکت سهامی  انتشار.
12. کاتوزیان،  ناصر، 1383ش، حقوق مدنی (قواعد عمومی قراردادها)، ج3، چ4، تهران، شرکت سهامی انتشار.
13.کاتوزیان، ناصر، 1393ش، نظریه عمومی تعهدات، چ7، تهران، میزان.
14. کاویانی، کورش، 1393ش، حقوق اسناد تجارتی، چ6، تهران، میزان.
15. محقق داماد، سیدمصطفی، 1406ق، قواعد فقه، ج2، چ12، تهران، مرکز نشر علوم انسانی.
16. میرشکاری، عباس؛ معتمدی، جواد، 1393ش، اجل در اعمال حقوقی، ماهنامه حقوقی کانون سردفتران و دفتریاران، شماره 142.
17. نوروزی شمس، مشیت­الله، 1375ش، زمان اجرای قرارداد و تأثیر آن در مسئولیت قراردادی، پایان­نامه دوره کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس.
18.  بغدادی (شیخ مفید)، محمدبن محمدبن­ نعمان عکبری، 1413ق، المقنعه، چ1، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید (ره).
19. خویی، ابوالقاسم، بی­تا، مصباح الفقاهة، بی­جا.
20. طوسی، ابوجعفرمحمدبن­حسن، 1400ق، النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، چ2، بیروت، دارالکتاب العربی.
21. عاملی (شهید اول)، محمدبن مکی، 1417ق، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، چ2، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
22.عاملی (شهید ثانی)، زین‌الدین­بن­علی، 1410ق، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه (المحشی- کلانتر)، چ1، قم، کتابفروشی داوری.
23.نجفی، محمدحسن، 1404ق، جواهرالکلام فی شرح شرایع­الاسلام، چ7، بی­ج، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
24.Balogh. Elemer. (1935), Critical Remarks on the Law of Bills of Exchange of the Geneva Convention, 9th Tulane LAW Review. No. 165.
25.Beatson, J,. Burrows. A, Cartwright. 25. J,. (2010), Ansons Law of Contract, 29th ed, New York, Oxford University Press.
26. Bradgate. Robert, (2007), White Fidelma, Commercial Law, New York, Oxford University Press.
27. Charman, Mary, (2007), Contract Law, 4th Edition, London, Willan publishing.
28.Dabson, Paul, (1997), Charlesworths Business Law, 60th ed London, Sweet and Maxwell.
29.Goode.R.M., (1982), Commrcial Law, London, London, Penguin Books /​ Allen Lane.
30.Guest ,A.G., (1983), Chitty on Contract, 25th ed, London, Sweet and Maxwell.
31.Murray. D. E., (1993), The U.N. Convention on International Bills of Exchange and International Promissory Notes with Some Comparisons with the Former and Revised Article Three of the UCC, 25 U. Miami Inter-Am. L. Rev.189, No. 226.
32. Padfield, C.F,. (1989), Law Made Simple , 7th ed. London: Oxford.
33.Stone, Richard, (2002), The Modern Law of Contract, 7th ed, London, Cavendish Publishing.
34.Treitel, Guenter, The Law of Contract, 11th ed. London, Sweet and Maxwell.
35.Rutgers. W., Jacobiensirena, Pietro., (2015), Rules and Principles in European Contract Law, Intersentia, Vol. 1.
36. http://www.legislation.gov.uk/ukpga/Vict/45-46/61  (قانون بروات انگلستان)
37.http://www.jus.uio.no/lm/un.bills.of.exchange.and.promissory.notes.convention.1988/doc.html کنوانسیون آنسیترال) )
38.http://www.jus.uio.no/lm/bills.of.exchange.and.promissory.notes.convention.1930 کنوانسیون ژنو
39. www.designing buildings.co.uk/wiki/time-atlarge
 
CAPTCHA Image