نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه حقوق دانشگاه حضرت معصومه(س)
2 دانشجوی دکترای حقوق بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی قم
چکیده
تازه های تحقیق
برخلاف غیرنظامیان و اسیران جنگی، درباره تعهد دولتها به حمایت از سربازان خودی، کنوانسیون یا معاهدهای در جهان وجود ندارد. از منظر نظریهپردازی، میتوان از برخی از قواعد حقوق بینالملل بشر و بشردوستانهی عرفی، به طور غیر مستقیم، تعهد دولتها به حمایت از سربازان خودی را استنباط نمود. با وجود این، نظام حقوقی اسلام، با نگرش به فرد به عنوان خلیفه الله، در زمینه قواعد حقوق بشر و حقوق بشردوستانه پیشتاز بوده و درباره حمایت از سربازان خودی نیز دارای قواعدی مترقی میباشد. در حقوق اسلام، در کنار جایگاه رفیع حق حیات، ضرورت صیانت از کرامت ذاتی انسان در محوریت تعهدات دولت اسلامی درباره حمایت از سربازان خودی قرار گرفته است. اهمیت این موضوع از آن جهت است که امروزه در نظامهای غربی، در کنار افزایش سلب حق حیات سربازان غربی بهدلیل استفاده از سلاحهای خطرناک (از جمله سلاحهای دارای اورانیومِ ضعیفشده)، کرامت انسانی آنها نیز به دلیل شیوع فاجعهبارِ تجاوز جنسی، تبعیض، هتک حرمت، رفتار خشونتآمیز، تحقیر و ابزارانگاری خدشهدار شده است. واقعیت این است که تصور عمدهی صاحبنظران حقوقی دائر بر آن است که کشورها تمامی اصول انسانی را در قبال سربازان و نیروهای خودی رعایت میکنند، و از این رو اهتمام آنها متمرکز و محدود و منصرف به تحلیل موازین حقوق بینالمللِ بشردوستانه در خصوص حمایت از غیر نظامیان دشمن و تفکیک نظامیان و غیرنظامیان بوده است. این در شرایطی است که وقوع برخی تحولات نظیر سندروم خلیج فارس که باعث مرگ، اختلالات مزمن و درمانناپذیرِ هزاران سرباز آمریکایی و انگلیسی و فرزندان تازهمتولدشدهی آنها و تلاش دولت و ارتش آمریکا برای سرپوشگذاشتن روی موضوع شد، توجهها را به نقض تعهد دولتها در حمایت از سربازان خودی جلب کرد. ارتش آمریکا با وجود اذعان به سندروم خلیج فارس، آن هم پس از چندین سال پنهانکاری، به انحاء مختلف کوشیده است از مسئولیت خود در بهخطر انداختن حق حیات سربازان خودی شانه خالی کند. استفاده از سلاحهای ممنوعه، عدم پیشبینی تجهیزات کافی برای سربازان، کتمان بیماری، عدم رسیدگی مناسب به وضعیت سربازانِ مبتلا به سندروم خلیج فارس و نیز خانوادههای سربازانی که بر اثر سندروم مذکور فوت کردهاند، و کارشکنی در ایجاد پرونده در مراکز قضایی، همگی از جمله مواردی هستند که نقض تعهد آمریکا در این موضوع را نشان میدهد.
همچنین مواردی نظیر بحران تجاوز جنسی در ارتش آمریکا بهویژه در جریان جنگ خلیج فارس و اشغال افغانستان و عراق، تعهد دولتها به حمایت از نیروهای خود در مخاصمات مسلحانه را هرچه بیشتر در کانون توجه قرار داد. امروزه وضعیت نظامیان زن در ارتش آمریکا بهگونهای است که احتمال تجاوز به یک نظامیِ زنِ آمریکایی توسط فرماندهان یا همرزمهای خود، از احتمال تعرض یا کشتهشدن وی بهدست دشمن در میدان جنگ، بیشتر است؛ آنچنان که بیشترِ صد و نود هزار سربازِ زنی که در عراق و افغانستان در خطوط مقدم خدمت کردهاند، با تجاوز یا آزار جنسی از سوی همرزمان خود مواجه شدهاند. در چنین شرایطی نمیتوان به بهانه فقدان اسناد بینالمللی، بهسادگی از موضوع تعهدات دولتها در حمایت از سربازان و نیروهای خودی - از جمله در مخاصمات مسلحانه و اشغال نظامی - عبور کرد. در این مورد، رسانهها و افکار عمومی میتوانند نقش بسزایی بهویژه به صورت إعمال فشار بر دولتها برای ایجاد تغییراتی در قوانین ملی بهمنظور افزایش حمایت از سربازان خودی ایفا کنند. همچنین توسعه حقوق بینالملل با محوریت الگوگیری از قواعد نظام حقوقی اسلام در این زمینه اهمیت فراوانی دارد.
از دیدگاه نظری، مهمترین منبع حقوقی بینالمللی درباره تعهد دولتها به حمایت از سربازان و نیروهای خودی در مخاصمه مسلحانه و اشغال نظامی، همانا اصول بنیادین حقوق بینالملل بشر و بشردوستانهی عرفی است. در کنار این اصول، به کنوانسیونهای چهارگانه ژنو – بهویژه کنوانسیون سوم و پروتکل اول الحاقی - نیز میتوان از زاویه دیگری نگریست؛ بدین معنا که رعایت کنوانسیونهای مذکور بهنوعی معطوف به تحقق هدف حمایت از سربازان و اتباع خودی در زمانی که آنها اسیر یا بازداشت میشوند یا اشغال نظامی روی میدهد، میباشد. ضمن این که اگرچه از (161) قاعدهای که کمیته بینالمللی صلیب سرخ در زمینه حقوق بینالمللِ بشردوستانهی عرفی استخراج کرده است، هیچ قاعدهای به طور مستقیم به موضوع تعهد دولتها به حمایت از سربازان و نیروهای خودی مربوط نمیشود. اما از آنجا که ماهیت این قواعد بر اساس حقوق بینالملل بشردوستانه است و محور حقوق بینالملل بشردوستانه هم "فرد" میباشد، لذا میتوان به لحاظ نظری گفت که بیش از (20) قاعده، به طور غیرمستقیم میتواند دربردارندهی الزامات و یا دستکم دربردارندهی آموزههایی معطوف به حمایت از سربازان و نیروهای خودی باشد، و هم این که به دولتها جهت رعایت موارد مذکور درباره سربازان رهنمودهایی ارائه میدهد.
برخی از قواعد بینالمللیِ عرفی نظیر منع تحقیر و توهین به کرامت انسانی، ممنوعیت رفتار ظالمانه، منع شکنجه، منع تبعیض ناروا، منع قتل، منع استفاده بهعنوان سپر انسانی، منع تجاوز جنسی و منع هتک حرمت که رعایت آنها برای غیرنظامیان و اسیران جنگی تأکید شده است، به طریق اولی، این قواعد بشردوستانه باید درباره سربازان و نیروهای خود در مخاصمات مسلحانه و اشغال نظامی نیز کاربرد داشته باشد. در این میان، حق حیات افراد یکی از اصول بنیادین حقوق بینالملل است که در حقوق بینالملل بشر و بشردوستانه و بسیاری از اسناد بینالمللی از جمله اعلامیه حقوق بشر اسلامی تأکید شده است. اگرچه بر اساس اسناد بینالمللی متعددی مانند کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، مرگ سربازان در یک عملیات قانونی جنگی، مصداق سلب حق حیات آنها نیست، اما دولتها در خودداری از اقدامات ریسکآمیز ، انجام اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از مرگ بیهوده سربازان، همچنین در تجهیز و آموزش کافی سربازان و... مسئولیت دارند. در واقع، از دیدگاه نظری، اصول کلی حقوق بینالمللِ بشر و بشردوستانه، تعهداتی را برای دولتها در راستای حمایت از حق حیات و کرامت انسانیِ نیروهای خودی ایجاد میکند؛ اصولی که چهارده قرن پیش نظام حقوقی اسلام به طور دقیق و عملی، بر آنها تأکید کرده است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
In spite of the development of the protection of civilians, prisoners of war and even foreigners in armed conflicts, particularly in twentieth century, such an improvement in legal systems, except in the Islamic law, is not observed in respect of the obligation of states to support their own soldiers and forces. The Quadruple Geneva Conventions and its Additional protocols are important legal steps to protect civilians and prisoners, but similar steps have not been taken to address the obligation of states for protection of their own troops in legal systems. Some states even consider the soldiers as a property with whom any treatment is allowed. The emergence of such changes as happened in the Persian Gulf Syndrome as well as the Sexual Assaults crisis in the US military, especially during the occupation of Afghanistan and Iraq, have made a focus on the obligation of states to protect their own forces. Due to the lack of international documents on the obligation of governments to protect their own soldiers, theoretically, it seems that some legal principles could be extracted from International Human Rights and Humanitarian Law, particularly, on the basis of customary rights and at the top of them, principles of the right to life and human dignity. The provisions of the Geneva Conventions, its Additional protocols and more than 20 out of 161 customary principles codified by the International Committee of Red Cross, provide indirect guidelines on the obligation of states to protect their own soldiers .
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله