نوع مقاله : علمی و پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه حقوق بین‌الملل، دانشکده حقوق، دانشگاه قم

چکیده

انقلاب یا شورش به عنوان یک پدیده‌ی اجتماعی از جهاتی موضوع حقوق بین‌الملل بوده است. هرچند انقلاب و سرکوب انقلاب در حقوق بین‌الملل ممنوع نشده است، اما در برخی از اشکال حکومت نظیر حکومت استعمارگر، حکومت اشغال‌گر و حکومت نژادپرست خیزش مردم به رسمیت شناخته شده است. جریانی قدیمی و متزلزل در نامشروع دانستن حکومت‌های ناقض حقوق بشر و بشردوستانه و حکومت‌های غیر مردم‌سالار نیز در عملکرد برخی دولت‌ها مشهود بوده است. جنبش انقلابی در جریان خیزش ممکن است به عنوان طرف مخاصمه، نماینده‌ی مردم یا حکومتِ در تبعید به رسمیت شناخته شود. چنانچه این شناسایی زودهنگام و مغایر با شناسایی دژوره حکومت مرکزی باشد، مداخله در امور داخلی دولت محسوب می‌شود. انقلاب در صورت موفقیت با موضوع جانشینی بر معاهدات بین‌المللی، دیون بین‌المللی و مسئولیت بین‌المللی مواجه می‌شود. در حالی که در جانشینی حکومت ناشی از انقلاب بر معاهدات بین‌المللی و مسئولیت بین‌المللی تردید کمتری وجود دارد؛ در جانشینی بر دیون بین‌المللی اختلاف رویه و دیدگاه وجود دارد. در صورت عدم موفقیت انقلاب، مسئولیت بین‌المللی انقلابیون به استناد فورس ماژور به حکومت مرکزی منتقل نخواهد شد. در انقلاب‌هایی که در منطقه با عنوان بیداری اسلامی در کشورهای تونس، مصر، لیبی، بحرین، سوریه و یمن به وقوع پیوسته‌اند، جز در وضعیت لیبی، رویه‌ای در تقویت دکترین عدم مشروعیت حکومت غیرمردم‌سالار مشاهده نمی‌شود. در خصوص جانشینی نیز صرفاً رویه‌ی انقلاب لیبی در تقویت دکترین عدم تعهد در دیون منفور قابل مشاهده است.

تازه های تحقیق

صرف‌نظر از اینکه قیام مردم در ادبیات سیاسی «شورش» و یا «انقلاب» نامیده شود، برخی از حکومت‌های حاضر در جامعه بین‌المللی نتیجه‌ی انقلاب‌های داخلی بوده، و برخی از حکومت‌های حاضر نیز درگیر انقلاب‌های داخلی هستند. انقلاب به عنوان واکنش اجتماعی به نظام سیاسی حاکم به هر دلیلی که باشد، موجب تغییر «حکومت» می‌شود. برخی اَشکال حکومت در نظام حقوق بین‌الملل نامشروع قلمداد شده است که در این وضعیت‌ها تغییر حکومت هر چند از طریق انقلاب، مشروع قلمداد شده است و حتی همکاری سایر دولت‌ها را نیز مشروع می‌سازد، هرچند در نامشروع بودن حکومت نژادپرست تردیدی نیست، اما در خصوص عدم مشروعیت حکومت‌های ناقض سیستماتیک حقوق بشر و بشردوستانه اختلاف‌ در نظر و رویه وجود دارد. این اختلاف راجع به حکومت‌های غیرمردم‌سالار بیشتر نیز هست. هرچند ماده مشترک (1) میثاقین حقوق بشر و ماده (25) میثاق حقوق مدنی و سیاسی حقوق بشر و اسناد بین‌المللی و منطقه‌ای دیگر به اعمال حق تعیین سرنوشت از طریق «مشارکت مردمی» اشاره می‌کنند، اما شیوه خاصی از مردم‌سالاری مورد توافق قرار نگرفته است. در هر صورت حقوق بین‌الملل سرکوب انقلاب از سوی حکومت مرکزی را، جز در مواردی که حق تعیین سرنوشت به معنای خاص [مشارکت سیاسی] وجود دارد، مجاز می‌داند.

شناسایی حکومت ناشی از انقلاب چنانچه زودهنگام باشد و همراه با شناسایی دژوره قبلی حکومت مرکزی باشد، به منزله‌ی مداخله در امور داخلی دولت است. گرایش‌هایی خصوصاً در امریکا لاتین وجود دارد که شناسایی حکومت‌های ناشی از کودتا و حتی انقلاب نامشروع قلمداد شود. پس از برپایی حکومت جدید، موضوع جانشینی در معاهدات، دیون و مسئولیت بین‌المللی مطرح می‌شود. نگرش کمیسیون حقوق بین‌الملل در تفسیر کنوانسیون حقوق معاهدات مورخ 1969 و نگرش معاهده جانشینی دولت‌ها بر معاهدات مورخ 1978 مبتنی بر اصل «تداوم دولت» نسبت به جانشینی حکومت جدید نسبت به معاهدات بین‌المللی است؛ مگر در خصوص معاهداتی که تغییر حکومت به مثابه‌ی تغییر بنیادین اوضاع و احوال به «اتحاد سیاسی» دو طرف معاهده لطمه وارد کند.

در خصوص دیون بین‌المللی حکومت سابق برای حکومت ناشی از انقلاب رویه‌های متعارض وجود دارد. با وجود این معاهده‌ی جانشینی دولت بر اموال، اسناد و دیون دولتی به تاریخ 1983 در سطح دکترین جانشینی بر دیون را در موارد جانشینی دولت پذیرفته است که به طریق اولویت برای حکومت جدید نیز قابل استفاده است. درصورت موفقیت انقلاب، مسئولیت بین‌المللی حکومت سابق به استناد اصل «تداوم دولت» و مسئولیت بین‌المللی انقلابیون در جریان انقلاب به استناد اصل «دولت در حال گذار» وجود خواهد داشت. در صورت ناموفق بودن انقلاب، مسئولیت بین‌المللی انقلابیون به استناد فورس ماژور قابل استناد به دولت نخواهد بود، مگر اینکه حکومت مرکزی آن‌ها را مورد عفو قرار دهد یا از آن‌ها در هیأت دولت استفاده کند. این در حالی است که بند (5) ماده (6) پروتکل دوم الحاقی به کنوانسیون چهارگانه ژنو راجع به مخاصمات مسلحانه غیربین‌المللی مورخ 1977 در پایان مخاصمات داخلی قدرت حاکم را به عفو شورشیان توصیه کرده است.

با بررسی وضعیت انقلاب‌های اخیر در منطقه غرب آسیا و شمال افریقا که به بیداری اسلامی شهرت یافته است می‌توان به این نتایج دست یافت: در وضعیت تونس نمی‌توان رویه‌ی متحدی برای نامشروع دانستن حکومت غیرمردم‌سالار یافت. از وضعیت یمن نیز نمی‌توان نامشروع بودن انقلاب در حکومت مردم‌سالار را استفاده کرد. همین‌طور در وضعیت بحرین نیز نمی‌توان رویه متحدی از سوی کشورها در محکومیت حکومت ناقض حقوق بشر یافت. در سوریه نیز هرچند تلاش می‌شود مواضع بین‌المللی علیه حکومت مرکزی به استناد نقض حقوق بشر و بشردوستانه باشد، اما گزارش گزارش‌گران بین‌المللی این ادعاها را بی‌اساس می‌سازد. در مقابل اما در وضعیت لیبی شناسایی زودهنگام شورای ملی لیبی از سوی دولت‌های مختلف به معنای نامشروع دانستن یک حکومت غیرمردم‌سالار و ناقض حقوق بشردوستانه از سوی آن‌ها بوده است. رویه سازمان ملل متحد نیز مؤید نامشروع دانستن حکومت ناقض حقوق بشر و بشردوستانه در لیبی است. وضعیت لیبی همچنین دکترین دیون منفور برای حکومت ناشی از انقلاب در حقوق بین‌الملل را تقویت کرده است.

تشتت رویه دولت‌ها در رویارویی با انقلاب‌های اخیر نشان می‌دهد که هنوز تا نامشروع دانستن حکومت‌های ناقض حقوق بشر و بشردوستانه و حکومت‌های غیرمردم‌سالار فاصله زیادی وجود دارد. تنها نمونه‌ی قابل توجه در سال‌های اخیر وضعیت لیبی بوده است که هم دارای حکومت غیرمردم‌سالار و هم دارای رویکرد نقض حقوق بشر و بشردوستانه بوده است و با وجود این با واکنش جامعه بین‌المللی همراه بوده است. راجع به جانشینی حکومت ناشی از انقلاب بر معاهدات بین‌المللی و دیون بین‌المللی و مسئولیت بین‌المللی سوابق کمتری وجود دارد و تا زمان کفایت این سوابق می‌توان اصول ناشی از معاهدات بین‌المللی را ملاک دانست و به نظریات مبتنی بر دکترین اتکا کرد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

International Rights and Obligations of Governments Resulting from Revolution: With a View on Islamic Awakening

نویسنده [English]

  • Seyed Yaser Ziaee

Associate Professor, Department of International Law, Faculty of Law, University of Qom

چکیده [English]

Revolution or insurrection as a social phenomenon has been the subject of international law in some respects. Although revolution and suppression of revolution is not prohibited in international law, in certain forms of government including those based on colonialism, occupation and apartheid, the people's uprising is recognized. An old and unstable stream is evident in the practice of some states as to the recognition of illegitimacy of governments breaching human rights and humanitarian laws and undemocratic governments. The revolutionist movement may be recognized as a belligerent, the representative of the people or a government in exile. In case of being premature and against de jure recognition of the central government, this recognition would be amounted to interference in internal affairs of the state. Becoming successful, the revolution would be faced with the subject of succession to international treaties, international debts and international responsibility. While less doubt exists regarding the succession of governments resulting from revolution to international treaties and international responsibility, there are different practices and views over the succession to international debts. In the event of unsuccessfulness of the revolution, international responsibility of revolutionists would not be transmitted to the central government on the ground of force majeure. In the revolutions occurred in the region called Islamic Awakening in countries such as Tunisia, Egypt, Libya, Bahrain, Syria and Yemen, there is no practice supportive of the doctrine of illegitimacy of undemocratic regimes. As with succession, only the practice of Libyan revolution in support of doctrine of no-obligation in odious debts could be seen..
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Revolution
  • Insurrection
  • Succession
  • Recognition
  • Islamic Awakening
  1. 1. اسلامی، رضا و بشکار دانا، کتایون، 1392ش، حق دموکراسی در حقوق بین‌الملل معاصر، مجله حقوقی بین‌المللی، ش47.

    2. امینی، اعظم ، 1388ش، نگرش حقوق بین‌الملل به شورش و قیام مردمی، سالنامه ایرانی حقوق بین‌الملل و تطبیقی، ش5.

    3. بیگ‌زاده، ابراهیم، 1395ش، از تعیین سرنوشت تا مقاومت در مقابل سرکوب، مجله تحقیقات حقوقی، ش76.

    4. پیری، حیدر، 1394ش، فراز و فرود حاکمیت در مقابله با شورش‌ها و ناآرامی‌های داخلی در پرتو حقوق بین‌الملل، مجله حقوقی دادگستری، ش92.

    5. خداوردی، علی، 1394ش، بیداری اسلامی در بحرین، فصلنامه انقلاب اسلامی، ش40.

    6. روی وران، حسین، 1391ش، تفاوت‌های حوادث سوریه با بیداری اسلامی منطقه، مجله پاسدار اسلام، ش366.

    7. زمانی، سید قاسم و ضیایی، سید یاسر، 1390ش، تعمیم نظام مسئولیت بین‌المللی بر بازیگران غیردولتی با تأکید بر مسئولیت جدایی‌طلبان، مجله حقوقی بین‌المللی، ش45.

    8. ساعد، نادر، 1387ش، حقوق بشردوستانه و مسائل نوظهور: جنگ‌های پسانوین، تهران، خرسندی، چ1.

    9. ــــــــــــــــ، و جاودانی مقدم، مهدی،1390ش، حقوق بین‌الملل و انقلاب های خاورمیانه، گزارش کارشناسی مرکز پژوهش‌های مجلس.

    10. شیرغلامی، خلیل، 1384ش، نظریه دیون منفور: بدهی‌های عراق و غرامات جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه سیاست خارجی، ش3.

    11. شیرودی، مرتضی، 1388ش، انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی: تأثیرگذاری و نمونه‌ها، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، ش16.

    12. ضیایی، سید یاسر و یدایی امناب، محسن، 1394ش، مداخله نظامی خارجی در مخاصمات مسلحانه غیربین‌المللی از منظر حقوق بین‌الملل: بررسی وضعیت عراق، سوریه، بحرین و یمن، مجله آفاق امنیت، ش28.

    13. طاهری، محمدحنیف، 1393ش، مبانی فلسفی حقوق بشر از دیدگاه جان لاک، مجله پرتو خرد، ش 5 و 6.

    14. عزیزی، ستار، 1387ش، استقلال کوزوو: بررسی مشروعیت جدایی یک جانبه در حقوق بین‌الملل، مجله حقوقی ، ش38.

    15. فضایلی، مصطفی و کرمی، موسی، 1395ش، تأملی بر نسبت میان حمایت از اقلیت ها و صلح و امنیت منطقه ای در اسلام و حقوق بین‌الملل، مجله پژوهش تطبیقی حقوق اسلام و غرب، ش2.

    16. فیوضی،رضا، 1364ش، دیون منفور، مجله حقوقی بین‌المللی، ش2.

    17. مقامی، امیر، 1396ش، سلب تابعیت شیخ عیسی قاسم از منظر حقوق بین‌الملل و حقوق داخلی بحرین، مجله مطالعات حقوق عمومی، ش2.

    18. میرزایی جگرلویی، نوشین، کاظمی، سید علی اصغر و متقی، ابراهیم، 1396ش، پیامدهای هویتی بیداری اسلامی و بهار عربی در آسیای جنوب غربی؛ مطالعه موردی: سوریه، فصلنامه ژئوپلیتیک، ش1.

    1.  Berlin, H., Alexander (2009), Recognition As Sanction: Using International Recognition Of New States To Deter, Punish, And Contain Bad Actors, University Of Pennsylvania Journal Of International Law, Vol. 31, No. 2.
    2. Bolton, Patrick And Skeel (2007), David, Odious Debts Or Odious Regimes?, Law And Contemporary Problems, Vol. 70, No. 83.
    3. Buchheit, Lee C., Gulati, G. Mitu and Thompson, Robert B. (2007), The Dilemma Of Odious Debts, Duke Law Journal, Vol. 56, No. 5.
    4. Case Concerning Military and Paramilitary Activities in and against Nicaragua (Nicaragua V. United States Of America), 1986, para. 241.
    5. Espósito, Carlos, Li, Yuefen and Bohoslavsk, Juan Pablo (2013), Sovereign Financing and International Law: The UNCTAD Principles on Responsible Sovereign Lending and Borrowing, Oxford Press.
    6. Gökçe Yasir (2013), Recognition of External Right to Self Determination and Syria Case, Law & Justice Review, Vol. IV, No. 2.
    7. Kufuor, Kofi Oteng (2002), The OAU and the Recognition of Governments in Africa: Analyzing Its Practice and Proposals for the Future, American University International Law Review, Volume 17, Issue 2.
    8. Halabi, Sam Foster (2012), Traditions of Belligerent Recognition: The Libyan Intervention in Historical and Theoretical Context, American University International Law Review, Vol. 27, No. 2.
    9. Lauritsen, Holger Ross and Thorup, Mikkel (2011), Rousseau and Revolution, Continuum International Publishing Group.
    10. Lippman, Matthew (1990), The Right of Civil Resistance Under International Law and the Domestic Necessity Defense Dickinson Journal of International Law, Vol. 8, No. 3.
    11. Maier, Pauline (1991), From Resistance to Revolution: Colonial Radicals and the Development of American Opposition to Britain 1765-1776, W.W. Norton.
    12. Meron, Theodor (1984), Towards a Humanitarian Declaration on Internal Strife, The American Journal Of International Law, Vol 78.
    13. Noonan, Philip (1984), Revolutions and Treaty Termination, Dickinson International Law Annual, Vol. 2, No. 2.
    14. Panara, Carlo and Wilson, Gary (2013), The Arab Spring: New Patterns for Democracy and International Law, Martinus Nijhoff Publishers.
    15. Report of the International Law Commission on Draft articles on Responsibility of States for Internationally Wrongful Act with commentaries, 2001.
    16. Roth, Brad R. (2000), Governmental Illegitimacy in International Law, Oxford University Press.
    17. Salisbury, Richard V. (1974), Domestic Politics and Foreign Policy: Costa Rica's Stand on Recognition 1923–1934, in Hispanic American Historical Review, Vol. 54, No. 3.
    18. Smith, Thomas. W. (2004), Old war, New war: International Humanitarian Law and the Domestic Atrocities Regime, Paper presented at the annual meeting of the International Studies Association, Le Centre Sheraton Hotel, Montreal, Quebec, Canada Online.
    19. Talmon, Stefan (1998), Recognition of Governments in International Law: With Particular Reference to Governments in Exile, Clarendon Press.
    20. ــــــــــــــــ, (2011), Recognition of the Libyan National Transitional Council, ASIL Insight, Vol. 15, No. 16.
    21. Western, Jon and Goldstein, Joshua S. (2011), Humanitarian Intervention Comes of Age: Lessons from Somalia to Libya, Foreign Affairs, Vol. 90, No. 6.
    22. Yearbook of the International Law Commission, 1966.
    23. Yearbook of the International Law Commission, 1974.

     

CAPTCHA Image