نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه حقوق عمومی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران (پردیس فارابی).
چکیده
یکی از خواست های تاریخی جنبش مشروطه خواهی، تساوی افراد اهالی مملکت در برابر قانون بود. نقض اصل برابری، عامل فساد و تباهی حقوقی سلطنت مستقل بود. در پاسخ به این خواست تاریخیِ ملی، متمم قانون اساسی مشروطه در یک اصل این طلب تاریخی را بازتاب داد. بیان این اصل با مخالفت های گروههایی از جامعه مواجه شد. این گروهها از یک سو برابری در مقابل قانون را با امتیازات طبقاتی و صنفی خود معارض و مخالف میدیدند و از سوی دیگر این مفهوم را در تضاد با شریعت می فهمیدند. دسته اخیر گویی در این اصل محتوایی فراتر از مضمون آن می دیدند و از سوی دیگر این اشکالات را با مغالطاتی در می آمیختند. نکته بدیعی که از دیدگاه مطالعه تطبیقیِ نخستین بحثها در این باره در قانون اساسی آلمان فدرال و متمم قانون اساسی مشروطه وجود دارد، مشابهتی است که درونمایه برخی مخالفت ها و دفاعیات از این اصل در دو کشور دارد. در این مقاله پس از تقریر بحث در دو کشور، مشابهت های استدلالهای طرفین را بیان میکنیم و خصوصاً استدلالهای حقوقدانان بزرگ حاضر در مجلس مؤسسان آلمان را با استدلالهای نایینی و محلاتی به روش تحلیلی و تطبیقی مقایسه خواهیم کرد. چنین مطالعاتی می تواند ابعاد تازهای از اهمیت کوشش های فقهای مشروطه خواه را آشکار کند.
تازه های تحقیق
تشابه برخی از وجوه بحث ها درباره برابری در مقابل قانون در هنگام تدوین قانون اساسی آلمان فدرال و متمم قانون اساسی مشروطیت نشان میدهد که جنبش مشروطه خواهی از این حیث مشترکاتی دارد و مخالفت هایی که با این بحث در هر دو سنت شده نیز شباهت هایی دارند. بخشی از این مخالفت ها ریشه در از دست دادن امتیازات طبقاتی و صنفی داشت و برخی دیگر مخالفت با روح برابری بود که این جنبش ها با خود به بار آوردند و هر روز میل به فتح ساحت های تازه ای از برابری داشتند.
تشابه حقوقی مهمی که در هر دو بحث وجود دارد، استدلالها و دفاعیات حقوقی مشروطه خواهان است. منطق بحث نایینی و محلاتی و حقوقدانان آلمانی در دفاع از برابری در مقابل قانون تالی یکدیگرند و چه بسا دفاعیات نایینی از این حیث برتری هایی بر حقوقدانان آلمانی دارد. این بحثها نشان می دهد که اندیشه حقوقی در ایران میبایست دلایل و دفاعیات مشروطه خواهان و خاصه فقها را بازبینی و بازـ رسی کند و چنین استدلالها و دفاعیاتی را وارد درسهای حقوق اساسی کند تا بدین ترتیب بتواند مفاهیم تاریخی مشروطه خواهی را برای دفاع از حکومت قانون به کار بندد.
توجه به این وجوه از بحثهای مشروطه خواهان نشان می دهد که مشروطیت به عنوان فصلی از تاریخ اندیشه حقوق اساسی در مطالعات ایران مغفول مانده و به دانشکده های تاریخ محدود شده در حالیکه بحثهای حقوقی مهمی در منابع و اسناد مشروطیت هم چنان نیازمند توضیح و تفسیر است. بحثهای تطبیقی در حوزه مطالعات حقوق اساسی می تواند ابهامات تاریخ مشروطه خواهی را کمتر کند و ابزار مفهومی برای توضیح برخی از فرازهای آن فراهم کند. این تحقیق نمونه ای برای نشان دادن اعتبار چنین پژوهش هایی در پیشبرد مطالعات مشروطه خواهی در ایران است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Concept of Equality before Law in Iranian and Germany’s 1849 Constitutionalism
نویسنده [English]
- Seyed Naser Soltani
Assistant Professor, Department of Public Law, Faculty of Law, University of Tehran (Farabi College);.
چکیده [English]
One of the historical demands of Constitutionalism Movement was equality of the people before the law. Violation of equality principle was the cause of the corruption and legal decay of the independent monarchy. In response to this historical national demand, supplementary of the constitutionalism's Constitution reflected this historical demand in the form of a single article. Statement of this principle was faced with the protest of some groups of the society. These groups, on one hand, considered the equality before law to against their social class and union privileges and on the other hand, they understood it to be in conflict with Sharia. It appears that the recent group was seeing a content beyond its meaning in this principle and in addition, merged this problems with some fallacies. The new point that exists in the comparative study on the first issues revolving around this topic in Federal Germany Constitution and Iran’s supplementary Constitution is the similarity which was the motif of the protests and defenses in these two countries. In this article, after discussing the issue in the two countries, analogies of the reasons of both groups are outlined and particularly the arguments of the prominent lawyers presented in Germany's constituent assembly are compared with those of Naini and Mahalati through an analytic and comparative method. Such studies can serve to reveal new dimensions of the importance of the Constitutionalist jurisprudents' endeavors
کلیدواژهها [English]
- Equality before the Law
- Generality of Law
- Supplementary Constitution of Constitutionalism
- Germany's 1849 Constitution
ارسال نظر در مورد این مقاله