نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه حقوق بینالملل، دانشکده حقوق، دانشگاه قم.
چکیده
از نگاه حقوق بینالملل بشردوستانه، هدف هر یک از طرفین مخاصمه مسلحانه تنها باید تضعیف نیروهای دشمن و خارج کردن آنها از صحنه مبارزه باشد. برا ین اساس، اصولی چند به منظور هدایت و کنترل اقدامات نظامی، شیوهها و رفتارهای جنگی طرفهای مخاصمه و چگونگی رفتار با افراد و گروههای گرفتار در دست دشمن، شکل گرفته است. آنچه در جامعه بینالمللی، پس از گذشت قرنها پذیرفته شده و حقوق جنگ را به حقوق بشردوستانه متحول ساخته، در اسلام از ابتدا مورد تأکید بوده و بهرغم برخی ادعاها و رفتارهای انحرافی و افراطی، در منابع، سیره و آموزههای متعالی اسلام اصولی قابل استنباط است که پایبندی به آنها میتواند در بهبود وضعیت قربانیان جنگ و پاسداشت کرامت و ارزش انسانی آنان نقشی تحولآفرین داشته باشد. بازخوانی این اصول بهویژه در شرایط ظهور برخی گروههای افراطی و رفتارهای خشونتآمیز برخی جنگجویانی که خود را منتسب به اسلام معرفی میکنند، ضرورتی تازه یافته است. این اصول شامل اصول مشترک با حقوق بینالملل بشردوستانه و اصول خاص نظام حقوقی و اخلاقی اسلام است. پژوهش حاضر تحلیل و بررسی اصول مشترک در اسلام و حقوق بینالملل بشردوستانه را عهدهدار شده که خود نشان از نقش تعالیم اسلام در پیدایش و تحول اصول یادشده دارد؛ اما تبیین اصول رفتاری خاص اسلام در حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه، پژوهشی دیگر را میطلبد.
تازه های تحقیق
پذیرش این واقعیت که جنگ رابطه خصمانه میان دولتهاست و نه دشمنی میان انسانها و اتباع دول متخاصم، سبب تحول حقوق جنگ به حقوق بشردوستانه، و منشأ پیدایش اصولی با هدف حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه بوده است. برخی از این اصول ناظر به انتخاب شیوهها و ابزارهای جنگی است و بعضی دیگر به طور خاص بر رفتار با قربانیان مخاصمه حاکم است. اصل مصونیت رزمنده از تعقیب کیفری دولت دستگیرکنندة او، بخاطر اَعمالی که مغایر با قوانین و عرفهای جنگی نبوده، سنگ بنای همه پیشرفتهای حقوقی منجر به بهبود وضع قربانیان مخاصمات مسلحانه است. اصل انسانیت شرط حداقل استانداردهای رفتار را تعیین میکند و منشأ تعهدات سلبی و بازدارنده بوده و براساس آن نمیتوان گفت هرآنچه منع نشده لزوماً مجاز است. اصل رفتار انسانی با قربانیان مخاصمات منشأ تعهدات ایجابی است و مقتضی آن است که قربانیان مخاصمه از همه حقوق انسانی خویش برخوردار شوند و اسیران و بازداشت شدگان جنگی جز منع خروج از اردوگاه و محل نگهداری، با هیچ محرومیتی مواجه نباشند. اصل منع رفتار تلافیجویانه و مقابله به مثل هم به این مبنا باز میگردد که چون جنگ رابطه خصمانه میان دولتهاست، تقابل و تلافی نباید افراد انسانی را هدف قرار دهد. وبالاخره، اصل منع اعراض از حق اصل دیگر حاکم بر رفتار با قربانیان جنگ است. از آنجا که افراد قربانی در دست دولت متخاصم یا اشغالگر گرفتارند، هرآینه ممکن است تحت فشار و اکراه و اجبار، اعلام اعراض از حق نموده یا از مطالبه و احقاق حق خویش اغماض کنند، در چنین شرایطی تضمین حقوق این افراد و گروههای آسیبپذیر با چالش جدی مواجه خواهد شد. از این روی، به منظور پیشگیری از چنین مخاطرهای، قواعد بینالمللی بشردوستانه حقوق اسیران و غیرنظامیانی که در اختیار طرف متخاصم قرار دارند را غیر قابل اعراض و اغماض دانستهاند.
اما بهرغم همه این پیشرفتهای هنجاری، مساله عدم پایبندی طرفهای مخاضمه به این اصول و قواعد و مشکل ضمانت اجرا همچنان مهمترین چالش موجود در پیش روی حقوق بینالملل بشردوستانه، به ویژه در رفتار با اسیران و بازداشت شدگان، به شمار میرود.
در نگاه اسلام، به رغم برخی سطحی نگریها، سوء برداشتها و تفکرات انحرافی و رفتارهای افراطگرایانه، هدف جنگ تنها دفع تجاوز و مقابله با نظامهای تجاوزپیشه و ستمگر است و نه تحمیل عقیده و توسعهطلبی. اسلام هرگز با ملتها نمیجنگد، بنابراین، افراد غیرنظامی دشمن و نیز رزمندگان دستگیر، تسلیم و بازداشت شده در امان و مصونیتند. از سوی دیگر چون اعمال خشونت محدود به حد ضرورت است، هرگونه رفتار خشونتآمیز، شکنجه و سوءرفتار با افراد دشمن که در اختیار سپاه اسلام هستند غیرمشروع است. افزون بر این نظر به اهداف عالیه اسلام که هدایت و احیای آحاد بشر به حیات متعالی انسانی است حسن رفتار و مهرورزی و برخورد مشفقانه و محبتآمیز از فرامین اکید در آموزههای اسلام است. همچنین از آنجا که بازگشت اعمال تلافیجویانه در شریعت اسلام به قصاص است، اصولا توسل به آن علیه افراد غیرنظامی، اسیران و بازداشت شدگان دشمن فاقد هرگونه وجاهت است. و بالاخره با توجه به این که حقهای بنیادین بشری به لحاظ فقهی موضوع احکام الهی هستند، نمیتوانند مورد اعراض از سوی صاحب حق قرارگیرند.
جایگاه اصول حاکم بر رفتار با قربانیان جنگ در اسلام، دست کم از دو جهت متمایز از آن در حقوق بینالملل بشردوستانه است: نخست این که اصول یادشده ریشه در مبانی کلامی و فقهی اسلام دارد، حال آن که توجیه منطقی برخی از این اصول مانند منع اعراض از حق در حقوق بینالملل و براساس مبانی سکولار و این جهانی با چالش مواجه است؛ دیگر این که اسلام پیروان خود را به رعایت این اصول به مثابه نماد بارز تقوای الهی فرمان میدهد. بدیهی است، تحصیل درجات عالی تقوی در مسلمانان آنها را به رفتاری والاتر از آنچه در حقوق بینالملل بشردوستانه مقررشده رهنمون ساخته و رعایت آن را تضمین میکند و سیره عملی پیشوایان اسلام و مسلمانان نیز در جنگهای صدر اسلام و در برخی دورههای بعدی موید این ادعاست. این در حالی است که حقوق بینالملل بشردوستانه به رغم توسعه یافتگی هنجارین، به لحاظ اجرایی با چالش جدی روبرواست.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Principles Governing the Treatment of Victims of Armed Conflicts from the Perspective of Islam and International Humanitarian Law: With Emphasis on the Status of Prisoners of War and Detainees
نویسنده [English]
- Mostafa Fazaeli
Associate Professor, Department of International Law, Faculty of Law, University of Qom.
چکیده [English]
From the perspective of international humanitarian law (IHL), the main purpose of parties to an armed conflict shall be exclusively weakening the enemy’s forces and repelling them out of the battlefield. Accordingly, several principles are formed aimed at controlling military activities, means and ways of war of the parties to the conflict and their treatment of the individuals and groups caught by the adversary. What has been accepted by international community after several centuries and has transformed the law of war into humanitarian law, has been reaffirmed by Islam from the beginning. Furthermore, in spite of some diversionary and extremist claims and conducts, there are some principles derivable from sources, tradition and transcendental teachings of Islam complying with which can play a transformational role in improving the status of war victims and preserving their human dignity and value. Reconsidering these principles, especially in the condition of the emergence of some extremist groups and violent behaviors of fighters attributing themselves to Islam, has become a new necessity. These principles include some common principles between Islam and IHL and certain principles specific to legal and ethical system of Islam. The present article undertakes the analysis and examination of common principles of Islam and IHL that indicates the influence of Islamic thoughts on the development of these principles. However, there are certain principles of conduct in Islam relative to protecting victims of armed conflicts that require another study.
کلیدواژهها [English]
- General Principles of Conduct
- Victims of War
- Armed Conflicts
- Islam
- International Humanitarian Law (IHL)
ارسال نظر در مورد این مقاله