نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه حقوق خصوصی، دانشگاه حکیم سبزواری.
چکیده
تفسیر قانون در هر نظام حقوقی ضرورتی انکارناپذر است که همواره نقش مهمی در اعمال قانون و اثرگذاری بر حقوق تابعان آن دارد. در نظام حقوقی کامن لا دو رویکرد مهم «لفظی» و «هدف گرا» در برابر یکدیگر قرار دارد که هریک طرفداران خاص خود را داراست. این نوشتار ضمن ترسیم سیر حرکت رویکردی تفسیری در نظام کامن لا به سوی رویکرد هدف گرا و بیان قواعد مهم آن همچون «قاعده رفع نقص» و «قاعده تفسیر طلایی»، با روش توصیفی تحلیلی به بررسی این مساله می پردازد که آیا رویکرد هدف گرا و به ویژه قواعد مورد اشاره، در فقه و حقوق ایران مشابه یا نمونه قابل تطبیقی دارد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که فقه تقیّد ویژه ای به «متن» دارد اما با وجود این مباحثی همچون «مقاصد الشریعه» یا عناوین مشابه آن که در کلام و آراء فقها مشاهده می شود قابل تطبیق با رویکرد هدف گرا در کامن لا است. در حقوق و رویه قضایی ایران نیز می توان رویکرد مشابهی را مشاهده کرد که علی رغم پلورالیسم حقوقی بیانگر نوعی حرکت به سمت هدف گرایی است.
تازه های تحقیق
قانون یا هر متن متضمن مفاهم حقوقی به طور معمول نمیتواند کامل باشد بطوری که حقوق و تکالیف اشخاص به خوبی از ظاهر متن فهمیده شود. پیشبینی فروض مختلف در قانون نیز امری ناشدنی و به دور از منطق قانونگذاری است از این رو تفسیر متن همواره امری اجتنابناپذیر است. درکامنلا تفسیر لفظی و تفسیر هدفگرا دو رویکرد غالب این نظام حقوقی بشمار میآیند. هرچند تفسیر لفظی در قرن 18 و 19 رویکرد غالب بوده است ولی اکنون نیز همچنان طرفداران خود را داشته و قواعد زبانی مشخصی را برای آن وضع نمودهاند. در دورههای بعدی به منظور جبران کاستیهای قانون و هماهنگ ساختن مقررات با نیازها و اقتضائات جامعه، گرایش به رویکرد هدفگرا با بکارگیری قواعدی همچون «قاعده رفع نقص» و «قاعده تفسیر طلایی» طرفداران ویژهای پیدا کرد. بر این قواعد انتقادات متعددی نیز وارد است از جمله اینکه اعمال این قواعد در راستای هدفگرایی با توسعه اختیارات قضات موجب نقض اصل تفکیک قوا، تعرض به حقوق اشخاص، ورود تفاسیر و دیدگاههای شخصی بنام مقنن میشود. از طرف دیگر معنای صریح و روشنی از جایگاه اعمال این قواعد وجود ندارد. با وجود این مزایای این قواعد همچون: رفع بیعدالتی ناشی از خلاء قانونی و جلوگیری از سوءاستفاده نسبت به قانون، سبب شده است هم تفسیر هدفگرا و هم این قواعد به عنوان ابزارهایی جهت نیل به چنین تفسیری جایگاه خود را حفظ کند. در فقه اسلامی نیز اصولگرایی و تقید به متن رویکرد غالب و حاکم بر تفسیر متون شرعی است. با وجود این رویکردهایی همچون رویکرد «مولفمحور» که میتوان گفت شکل دیگری از رویکرد هدفگرایی (کشف مراد مولف) است نیز جایگاه ویژهای دارد و اصطلاحاتی همچون «مقاصد الشریعه» و «غرض شارع» در کلام فقهای متقدم و متاخر نشان از پذیرش آن دارد و در عمل نیز در حل گرههای حقوقی مورد استناد قرار گرفته است. در رویه قضایی ایران نیز استنادات و استدلالهای مشابهی در آراء دادگاهها مشاهده میشود. بنابراین با وجود پلورالیسم حقوقی نوعی وحدت در نظامهای حقوقی مشاهده میشود که در صورت لزوم با یاری گرفتن از قواعد مختلف میتوان از متنگرایی و تفاسیر لفظی عبور کرد و تفسیری هدفگرایانه در راستای نیل به اهداف و مصالح جامعه گام برداشت.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
A Comparative Study on the Approaches to Law Interpretation in Common Law, Islamic Jurisprudence, and Iranian Judicial Precedent
نویسنده [English]
- Abdolazim khoroushi
Assistant Professor, Department of Private Law, Hakim Sabzevari University.
چکیده [English]
Legal interpretation is an essential aspect in every legal system, consistently playing a significant role in the application of the law and its impact on the rights of individuals. In the common law system, two significant approaches, namely the "literal" and "purposive" approaches, exist in opposition to each other, each with its own proponents. This article, while tracing the trajectory of interpretive approaches in the common law system towards the purposive approach and elucidating its important principles such as the "mischief rule" and the "golden rule" of interpretation, seeks to analyze descriptively and analytically whether the purposive approach and to determine the extent to which the principles and rules of the purposive approach are acceptable and applicable in Islamic jurisprudence and the Iranian legal system. The research findings indicate that Islamic jurisprudence places special emphasis on the "text" of the law. However, discussions on topics such as the "Purposes of the Sharia" or similar concepts can be observed in the discourse and opinions of jurists, warranting further investigation. A comparable approach can be observed in Iranian laws and Islamic jurisprudence, indicating a movement towards the purposive approach despite legal pluralism.
کلیدواژهها [English]
- Purposive Interpretation
- Purposive Jurisprudence
- Mischief Rule of Interpretation
- Golden Rule of Interpretation
(3rd ed.).
ارسال نظر در مورد این مقاله