نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه حقوق عمومی دانشگاه قم
چکیده
تازه های تحقیق
در اندیشه سیاسی غرب، حاکمیّت مردم مستلزم وجود مبانی، اصول و ساختار دموکراتیک به نحوی است که اراده مردم در مراحل مختلف ساخت، راهبری و اصلاح قدرت سیاسی را به مثابه یک بنیانِ بی بدیل مقرر نموده است. در یک نظام نمایندگی، اصل بر این است که از یک سو مردم به عنوان اصیل و صاحبان حقهای بنیادین و از سوی دیگر، مجموعه کارگزاران نظام سیاسی به عنوان نماینده مورد شناسایی قرار گیرند. تضمین این حق مستلزم پذیرش آثار و نتایج نمایندگی از سوی حکومت است و ضرورت دارد تا نمایندگی در مفهوم یک بنیان انحصاری برای تبدیل قدرت سیاسی به قدرتی مشروع تلقی گردد.
صرفنظر از این که مبانی تشکیل قدرت سیاسی در اندیشه سیاسی غرب با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تفاوت قابل توجهی دارد اما ویژگیهای مشترک فراوانی نیز در هر دو اندیشه قابل مشاهده است. حضرت امام خمینی (ره) با اندیشهای متأثر از مبانی شریعت مقدّس که همین تفکر در قانون اساسی ایران نیز وارد شده است تصریح داشتند که؛ «مجلس مؤسسان اگر اعتبار دارد برای این است که مجلسِ مبعوث از ملّت است، میزان رأی ملّت است، خود ملّت میزان است» بر حاکمیّت مردم در چهارچوب نظام نمایندگی تأکید کردند. قدر متیقن این است که مردم از جایگاه انحصاری در اعتباربخشی به مجموعه اصول قانون اساسی برخوردارند و استقرار نظام نمایندگی در تمامی شئون حکومت مورد تأکید مقنن اساسی قرار گرفته است. بدیهی است قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مبانی و اصول متعددی به حاکمیّت مردم توجه داشته و در همین راستا به شناسایی نظام نمایندگی پرداخته است؛ آنچنان که مطابق اصول متعدد از جمله اصل اول، مردم در جایگاه خالقان نظام جمهوری اسلامی قرار دارند و تمامی اصول قانون اساسی اعتبار خود را از این اصل دریافت می کند. بدین ترتیب قانون اساسی و مجموعه نظام سیاسی- حقوقی به عنوان آفریدهی مردم تلقی میگردند و شأنی مستقل از سازندگان خود ندارند. به تبع این اندیشه، از حیث ساختار، تأسیس هر شکلی از قدرت منحصراً باید از طریق نظام نمایندگی صورت گیرد تا از اعتبار برخوردار گردد. بنابراین مفهوم نمایندگی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک ذات، جوهر و بنیان بیبدیل است، به نحوی که قانون اساسی و تمامی ساختارهای سیاسی- حقوقی، شأن و اعتبار خود را از آن کسب میکنند و این مفهوم از نمایندگی میتواند حاکمیّت مؤثر مردم بر سرنوشت خویش را مستقر سازد. نقطه قوّت قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در این است که ضمن برخورداری از مبانی ارزشمند دینی، از قابلیّتهای فراوانی جهت تضمین حاکمیّت مردم بر سرنوشت خویش در چهارچوب نظام نمایندگی برخوردار است، تا جایی که مطابق دیدگاههای حضرت امام (ره) و رهبری، اراده و رضایت مردم را در مشروعیّتبخشی به نظام را نمیتوان نادیده گرفت.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The notion of democracy was borne during historical process and politico-philosophical developments in the west and establishment of representative system alongside with acceptance of peoples will, as the source of legitimacy of political system was a result of that thought. In a democratic state, the constitution as a creature of the nation, reflects the will of the people and consequently, all structures and political systems reflect the people's action, accordingly we can not accept the constitution as more important than constituent power. All of the legal and political structures are as a result of the people's action, because non of the established organs and institutions did not follow any previous rule but people are also in a position of principle creators. In order to guarantee the sovereignty of the people, representative system not only shall be established as a methodic form but also supposed as a foundation that legitimate the political power. In a modern approach, the legitimacy of a political system is a concept beyond the establishment of formal representation and representative system should be extended to all organs and political structures. The constitution of the Islamic Republic of Iran has followed the modern pattern, Consequently any interpretation of the representation system should be preserve the founder's position in the highest level.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله