نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه حقوق خصوصی دانشگاه شهید بهشتی
2 دانشیار گروه حقوق خصوصی دانشگاه قم
3 دانشجوی دوره دکتری حقوق خصوصی دانشگاه قم
چکیده
تازه های تحقیق
مقاله حاضر پس از تبیین مفهومی رویکرد تفسیری، رویکردهای تفسیری را در دو دسته کلان ارادهگرا و کارکردگرا تقسیم نمود. فقه اسلامی رویکردی ارادهگرا دارد. با این حال، علاوه بر آن که هدف فقه، دریافت اراده شارع است، انسجام نظام تفسیری را نیز به عنوان هدف اصلی خود در نظر دارد. انسجام تفسیر به معنای شیوهای است که تا حد امکان منجر به نتیجه واحد در یک مسأله شود و این نتیجه با منطق حقوقی یک نظام فکری منطبق باشد. ابزارهای منطقی و تفسیری قدرتمندی برای نیل به این هدف شکل گرفته و توسعه یافته است. مهمترین ابزارهای تفسیری با این هدف عبارت است از یکپارچگی تفسیر، ماهیتشناسی، اِعمال اصول حقوقی و قیاس حقوقی است. از سویی، تفسیر فقهی برای دریافت اراده شارع ظهور متن را به عنوان منبع اصلی تفسیر در نظر دارد. البته در مواردی که زمینه متن نیز موجب دریافت اراده شارع شود، اعتبار دارد اما اساساً فقه اسلامی، منشأگرا و زمینهگرا نیست. در برابر این رویکرد، کارکردگرایان به تفسیری بها میدهند که تکثرگرا است و لزوما به نتیجه واحد نمیاندیشد؛ نتیجه یک مسأله را در بسترهای اجتماعی و اقتصادی متفاوت میسنجد و هر نتیجهای که برای جامعه مفیدتر باشد برمیگزیند؛ از این رو، بیش از آن که ماهیتگرا باشد، زمینهگرا است؛ همچنان که قیاس منطقی را بهایی نمیدهد و به طور کلی در مسیر جزمیت استدلال قضایی گام بر نمیدارد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Interpretive approach refers to the main ideas which construct the interpretive method of a judge or a jurist. We classify the interpretive approaches as intentional and functional attitudes. Feqh (Islamic jurisprudence) proceeds two purposes in interpretation; discovery of divine rules and integrity of interpretation. for these aims, Islamic jurists leads to the text and they are mostly textualist. However, sometimes the context helps the jurist to understand the hidden rules. In other hand, they attend to systemic interpretation, legal essentialism, sovereignty of legal principles and legal deduction. In contrast, pragmatic interpretation justifies the plural views, does not need to deduction and is anti-essentialist. this article tries to state these dimensions of the approaches and study the interpretation of Feqh in a methodological way. In that way, we define the meaning of approach. then introduce the characteristics of each approaches. The result is that, every approach has it’s own advantages and disadvantages. The jurist must choose the one which is more useful for his/her society.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله