نوع مقاله : علمی و پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار حقوق جزا و جرمشناسی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی ناجا
2 دانشآموخته دکتری حقوق جزا و جرم شناسی، مدرس دانشگاه.
چکیده
تازه های تحقیق
علیرغم پیشرفت روزافزون علم و دانش مربوط به هوش مصنوعی(ربات ها) ، باز هم مدت زمان نسبتاً طولانی نیاز است تا این ربات ها در جوامع انسانی فراگیر شوند و به عنوان یک فناوری نوین در زندگی انسان ادغام شود. در آلمان، تکنولوژیهای مربوط به راندن یک خودرو، مانند اتوپایلوت یا پارک خودکار، تنها در صورتی استفاده میشود که یک انسان در اتومبیل حضور داشته باشد و بتواند در حالت اضطراری فرمان و هدایت خودرو را در دست بگیرد. در ایالاتمتحده، خطمشی دستورالعملها و قانونگذاری، ملزم میسازد که یک راننده دارای گواهینامه در وسیله نقلیه حضور داشته و آماده مداخله در صورت بروز مشکل فنی باشد(بند b از ماده 38750، قانون وسایل نقلیه ایالت کالیفورنیا)، اما در کشور ما ایران به دلیل عدم ورود این تکنولوژی به کشور، نیازی به قانون گذاری جداگانه در رابطه با هوش مصنوعی و خودروهای خودران و آیین نامه های مربوطه احساس نشده است لذا نمی توان مباحث قانونی را تحلیل کرد و فقط می توان مبانی قوانین فعلی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و با موضوع تطبیق داد. در ادامه باید عنوان کرد که هم زیستی بالقوه همراه با نگرانی انسانها و رباتها این سوال را مطرح میسازد که یک انسان تا چه حد و اندازهای میتواند بر روی خودروی خودران خود تکیه کند و تحت چه شرایطی او باید هدایت خودرو را در دست بگیرد. پرسشهای عملی از این قبیل ممکن است برای حقوقدانهای عصر حاضر، ضرورت بیشتری نسبت به آن دسته از پرسشهای آینده گرایانهای که در این مقاله به آنها پرداخته شد، داشته باشند؛ لذا آن سئوالات به راحتی میتوانند در محدوده دکترین قانون کیفری سنتی پاسخ داده شوند.
در مقابل، خودروهای کاملاً مستقل و دیگر عوامل هوشمند، اصول قانون کیفری سنتی را به سمت محدودیتهایی که (آن قوانین) دارند سوق میدهند، لذا ما شاهد آن هستیم که در حال حاضر بر اساس قوانین کشورهای مورد بحث و حقوق اسلام، نمیتوان هوش مصنوعی یا خودروهای خودران را دارای مسئولیت کیفری دانست و مجازات کرد، زیرا آنها نه توانایی عمل مجرمانه را دارند (عدم وجود عمد در فعل و عدم وجود اراده) و نه میتوانند تصور و یا ایده مجازات را درک نمایند(عدم وجود قصد مجرمانه). با این حال، در آینده ممکن است رباتها آن قدر شبیه به انسان شوند که همانند ما، قادر به "احساس" مجازات کیفری بشوند. زمانی که این مرحله فرا رسید، مجازات کردن رباتها ممکن است منطقی به نظر برسد.
براساس مبانی مسئولیت کیفری در آلمان ، ایالات متحده و ایران، اپراتوریا متصدی ماشینهای خودران ممکن است در صورتی که یک خودرو به دلیل بد عمل کردن قابل پیشبینی موجب آسیب و یا مرگ گردد، محکوم به سهلانگاری و یا قتل شوند. در این صورت مسئولیت کیفری میتواند بر اپراتورها مطابق با قواعد عام مسئولیت کیفری سنتی اعمال شود، حتی اگر سهلانگاری آنها تنها یک قصور یا کوتاهی برای واکنش نشان دادن صحیح در خصوص گزارش های مربوط به حوادث و تصادفات خطرناک بوده باشد، این موارد پاسخ به سئوال دوم و سوم مطروحه در چکیده این مقاله را آشکار می کند. اما پیشبینی و کنترل رفتار رباتهای خودآموز ممکن است برای اپراتورهای انسانی بسیار دشوار شود که در نتیجه ممکن است لازم باشد تا الزامات مسئولیت کیفری در مورد سهلانگاری را مطرح سازیم، تا مبادا خطر مجازات، مانع از توسعه و استفاده بیشتر از رباتها شود. اگر جامعه پذیرای راحتی، فرصتها و تضمینهای ایمنی مربوط به خودروهای خودران باشد، باید این واقعیت را نیز بپذیرد که اقدامات غیرمنتظره رباتها ممکن است منجر به آسیب نیز شود.
با این حال، تحمل بدعمل کردنهای ناشی از ربات باید تابع محدودیتهای دقیقی باشد. چالش باقی مانده این است که بین علاقه یا منافع جامعه به ترویج نوآوری و خطرات مرتبط با استفاده از هوش مصنوعی دارای پتانسیل مخرب، به یک تعادل یا موازنه ی عادلانه دست یابیم. یکی از عواملی که باید در فرآیند موازنه در نظر گرفته شود، منافع اجتماعی مورد بحث ربات ها، با پتانسیل آن ها برای آسیب میباشد. تحت این نوع رویکرد سود گرایانه، استانداردهای مراقبت باید نسبت به رباتهایی که ارزش اجتماعی کمتری دارند، مانند اسباببازیها، سختگیرانهتر شوند. از سوی دیگر، با توجه به موضوع مورد بحث یعنی خودروهای خودران، خطر باقیمانده پس از آزمایش دقیق و نظارت میتواند با مزایای عمومی استفاده از چنین خودروهایی جبران یا متوازن شود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Nowadays, artificial intelligence is blown to the brim of human-made robots, and the role of robots with various military, therapeutic and other applications in human life is increasing. This has caused problems and issues in the criminal law of countries. The most important topic of criminal law regarding artificial intelligence, especially automobiles, is the discussion of their criminal liability in the event of accidents in auto driving. To clarify the basics of criminal liability of artificial intelligence in Islamic law and the countries of Iran, the US and Germany, one must first understand what the concept of criminal responsibility is in their legal system. Who is also responsible for artificial intelligence when committing crimes? And can the principles of traditional criminal responsibility addressing human beings be attributed to artificial intelligence? The findings of this study, which have been done through a analytic-descriptive method and data gathering by means of documentary tools, demonstrate that despite the similarities and differences between the principles governing criminal responsibility in Islam and the countries under study, traditional criminal responsibility principles cannot be extended it to artificial intelligence. Because artificial intelligence is incapable of understanding its actions and its consequences, it cannot be morally and legally punished. Furthermore, artificial intelligence is also incomprehensible to the concept of punishment, therefore in the case of crimes committed by them, according to the circumstances of the crime, the creator, planner or owner must be held responsible and punished.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله