مسئولیت مدنی ناشی از آسیب به شخصیت مطالعه تطبیقی در فقه امامیه، حقوق ایران و انگلیس

نوع مقاله : علمی و پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز.

2 استادیار گروه حقوق خصوصی و اسلامی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز

3 دانشیار گروه حقوق خصوصی و اسلامی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز.

4 استادیار گروه حقوق خصوصی و اسلامی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه شیراز.

10.22091/csiw.2021.5499.1817

چکیده

هر چند که در همه نظام­های حقوقی، شخصیت و کرامت انسانی، مورد احترام است و برای صدمه به آن، با وجود شرایطی مسئولیت کیفری نیز تعیین شده است، لیکن مسئولیت مدنی ناشی از آسیب به شخصیت، به­ویژه در حقوق ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر همین مبنا، مسئله اساسی در این مقاله مطالعه نهاد مسئولیت مدنی، شرایط و معیارهای آن و شیوه­های جبران خسارت در فقه و حقوق ایران و مقایسه آن با حقوق انگلستان می­­باشد. روش تحقیق، روش تحلیلی، توصیفی و تطبیقی است. مسئولیت مدنی ناشی از آسیب به شخصیت در فقه امامیه و حقوق ایران، تحت عنوان کلی «هتک حرمت» و در حقوق انگلستان تحت عنوان «بدنام کردن» مورد مطالعه قرار می­گیرد. معیار بدنام کردن در حقوق انگلستان، «تنزل اعتبار از دید افراد خوش فکر جامعه» و معیار هتک حرمت در حقوق ایران و فقه امامیه، «ورود آسیب به شخصیت» است. شرایط مسئولیت نیز بر اساس این دو معیار در این نظام­ها متفاوت است. در حقوق انگلستان بر خلاف حقوق ایران، جبران خسارت در بدنام کردن، اصولاً از طریق مالی صورت می­پذیرد که میزان آن توسط دادگاه تعیین می­شود.

تازه های تحقیق

در حقوق انگلستان، مسئولیت مدنی ناشی از آسیب به شخصیت، تحت عنوان خاص «بدنام کردن»[1] مورد مطالعه قرار می­گیرد. مهم­ترین شباهت نظام­های مورد مطالعه، استفاده از عرف به عنوان معیار تشخیص رفتار توهین­آمیز به عنوان رکن اصلی آسیب به شخصیت است؛ البته حقوق انگلستان، برای تشخیص رفتار توهین­آمیز، با در نظر گرفتن احساس عموم افراد خوش فکر جامعه (معیار نوعی) نسبت به شخصیت فردی که مورد هتک حرمت واقع شده (معیار شخصی)، دو معیار نوعی و شخصی را با هم آمیخته که در حقوق ما نیز قابل استفاده است.

علیرغم شباهت­هایی که بین دو مفهوم «هتک حرمت» در فقه و حقوق ایران و «بدنام کردن» در حقوق انگلستان وجود دارد، نباید این دو را به یک معنا پنداشت. معیار «بدنام کردن» در حقوق انگستان، «تنزل اعتبار از دید افراد خوش فکر جامعه نسبت به شخصیت مخاطب» و معیار «هتک حرمت» در فقه امامیه و حقوق ایران «ورود آسیب به شخصیت مخاطب» است؛ تفاوتی که ناشی از تفاوت این دو مفهوم در نظام­های یاد شده است. از این رو در حقوق انگلستان انتشار و عمومی بودن اظهارات توهین­آمیز شرط است، در حالیکه در حقوق ما چنین امری شرط نیست و به صرف اینکه اظهارات توهین­آمیز توسط خود مخاطب یا اشخاص دیگر شنیده شود، هتک حرمت محقق می­شود. در حقوق انگلستان، اگر صحت اظهارات توهین­آمیز و یا حتی تلاش متعارف خوانده برای بررسی صحت اظهارات ثابت شود، رافع مسئولیت مدنی است؛ در حالیکه در حقوق ایران، این امر تأثیری در مسئولیت کیفری شخص ندارد؛ در خصوص مسئولیت مدنی نیز علیرغم وجود نظرات مختلف فقهی، به نظر می­رسد که صرفاً اثبات اشتهار مخاطب به وصف توهین­آمیز (نه صحت اظهارات)، می­تواند رافع مسئولیت باشد.

با توجه به دشواری­های اثبات ضرر در مسئولیت مدنی ناشی از هتک حرمت، بایستی صرف هتک حرمت را به عنوان ایراد ضرر معنوی به شخصیت خواهان در نظر گرفت. حقوق انگلستان اثبات ورود زیان را در بدنام کردن پایدار و پاره­ای مصادیق بدنام کردن ناپایدار شرط نمی­داند؛ چنین حکمی در حقوق ایران وجود ندارد و نیازمند تصریح قانونگذار است. برای اثبات رابطه سببیت نیز همین که اثبات شود، خواهان موضوع هتک حرمت قرار داشته، کفایت می­کند. هتک حرمت ممکن است، مستقیم یا غیرمستقیم باشد؛ در هتک حرمت غیرمستقیم، همین که اشخاص متعارف از عبارات یا تصاویر توهین­آمیز برداشت کنند که مقصود از توهین، خواهان بوده برای تحقق مسئولیت کافی است؛ حتی اگر خوانده واقعاً قصدی برای هتک حرمت نداشته باشد.

در حقوق ایران، محاکم کمتر به جبران مالی خسارت ناشی از هتک حرمت حکم می­دهند که عمدتاً ناشی از دشواری­های ارزیابی خسارت وارده به خواهان می­­باشد؛ اگر هم دعوای خواهان پذیرفته شود، بیشتر از شیوه­های غیرمالی نظیر الزام به عذرخواهی جهت جبران خسارت استفاده می­شود. در حالیکه در حقوق انگلستان، اصل بر جبران مالی خسارت زیان­دیده است؛ البته دادگاه می­تواند دستور موقت و یا دائمی مبنی بر توقف فعالیت­های توهین­آمیز را نیز صادر نماید. در نهایت به نظر می­رسد که به منظور جبران خسارات وارده به شخصیت، قانونگذار بایستی همانند دیه، مبالغی را به صورت مقطوع برای جبران انواع خسارات معنوی وارده به شخصیت تعیین نماید، تا محاکم درگیر دشواری­ها و پیچیدگی­های ارزیابی خسارت، نگردند. در این صورت مبالغ تعیین شده از سوی قانونگذار می­تواند به عنوان حداقل خسارت مفروض به زیان­دیده تلقی ­شود و مطالبه خسارت مازاد بر آن، منوط به اثبات از سوی زیان­دیده باشد.

 

 

[1] Defamation

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Civil Liability Caused by Damage to Personality A Comparative study of Imamiyah Jurisprudence, Iran and English law

نویسندگان [English]

  • Ahmad Amiri 1
  • Hojjat Mobayen 2
  • Mohammad Ali Khorsandian 3
  • Siroos Heidari 4
1 Ph.D. Candidate in Private Law, Faculty of Law and Political Science, University of Shiraz.
2 Assistant Professor, Department of Islamic and Private law, Faculty of Law and Political Science, University of Shiraz
3 Associate Professor, Department of Islamic and Private law, Faculty of Law and Political Science, University of Shiraz.
4 Assistant Professor, Department of Islamic and Private law, School of Law and political sciences, Shiraz University Faculty of Law and Political Science, University of Shiraz.
چکیده [English]

Although the human personality and dignity are respected in all legal systems and under certain conditions, a criminal liability has been determined for damaging it, civil liability caused by damage to personality has been payed less attention especially in Iranian Law. On this basis, the main issue in this article is studying the institution of civil liability, its conditions and criteria and methods of compensation in Iran jurisprudence and law and its comparison with the English Law. The research method is a descriptive-analytic and comparative one. Civil liability caused by damage to personality is studied under the general heading of "desecration" in Imamiyah jurisprudence and Iran law, and under the heading of "defamation" in English law. The criteria for defamation in English law is "lowering the reputation from a right-thinking member view of society" and the criteria for desecration in Iran law and Imamiyah jurisprudence is "damage to the personality". The conditions of liability are different in these systems based on these two criteria. In English law, unlike law of Iran, compensation for defamation is usually financial, the amount of which is determined by the court.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Personality
  • Desecration
  • Defamation
  • Civil Liability
  • Moral Damages
  1.  

    1. آریان­پور کاشانی، منوچهر، 1389ش، فرهنگ همراه پیشرو آریان­پور، تهران،جهان­رایانه.
    2. آقایی­نیا، حسین، 1386ش، حقوق کیفری اختصاصی، جرایم علیه اشخاص (شخصیت معنوی)، تهران، میزان.
    3. انصاری، باقر و همکاران، 1381ش، مسئولیت مدنی رسانه­های همگانی، تهران، معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات ریاست جمهوری.
    4. انصاری، شیخ مرتضی، 1415ق، کتاب المکاسب، قم،مجمع الفکر الاسلامی، ج1.
    5. انوری، حسن، 1381ش، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن.
    6. بابایی، ایرج ، کشاورز، اسماعیل ، 1397ش، بررسی تطبیقی ساختار مسئولیت مدنی در حقوق کامن­لا و اسلام، پژوهش تطبیقی حقوق اسلام و غرب، سال 5، ش 1.
    7. بابویه قمی، ابی جعفر محمدبن علی (شیخ صدوق)؛ 1403ق، الخصال، قم، جماعه المدرسین فی حوزه العلمیه قم.
    8. بهرامی احمدی، حمید، 1388ش، مسئولیت مدنی، تهران، میزان.
    9. پاد، ابراهیم، 1348ش، حقوق کیفری اختصاصی، تهران، دانشگاه تهران، ج1.
    10. جعفری لنگرودی، محمدجعفر، 1392ش، ترمینولوژی حقوق، تهران،گنج دانش، چ25.
    11. حسینی العاملی، سید محمدجواد، 1424ق، مفتاح الکرامه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ج12.
    12. حسینی المراغی، میرعبدالفتاح، 1417ق، العناوین الفقهیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ج1.
    13. حلبی، ابوالصلاح، 1403ق، الکافی فی الفقه، اصفهان، مکتبه الامام امیرالمؤمنین.
    14. دهخدا، علی اکبر، 1377ش، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران،ج3و9.
    15. سپه­وند، امیرخان، 1386ش، حقوق کیفری اختصاصی (1)، جرایم علیه اشخاص، تهران، مجد.
    16. سلطانی­نژاد، هدایت­اله، 1394ش، بررسی تطبیقی خسارت معنوی، تهران، میزان دانش.
    17. شرقی، مرضیه ، عامری، پرویز ، 1398ش، مسئولیت مدنی ناشی از افترا در نظام حقوقی کامن لا با رویکرد تطبیقی در حقوق ایران، پژوهش­های حقوق تطبیقی، دوره 23، ش 2.
    18. صفایی، سیدحسین ، رحیمی، حبیب­اله ، 1389ش، مسئولیت مدنی، الزامات خارج از قرارداد، تهران، سمت.
    19. صفایی، سیدحسین ، قاسم­زاده ،سیدمرتضی ، 1381ش، حقوق مدنی، اشخاص و محجورین، تهران، سمت.
    20. العاملی، زین­الدین بن علی (شهید ثانی)، 1410ق، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، قم، داوری، ج3.
    21. العاملی، زین­الدین بن علی (شهید ثانی)، 1414ق، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ج3.
    22. عبدالله، ناصرعلی، 1380ش، المعجم البسیط، مشهد، دانشگاه علوم رضوی مشهد.
    23. عمید، حسن، 1363ش، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر.
    24. کاتوزیان، ناصر، 1386ش، حقوق مدنی، الزام­های خارج از قرارداد، ضمان قهری، تهران، دانشگاه تهران، ج1.
    25. کوشش­کار، ریحانه ، قاسمی­عهد ،وحید ، 1398ش، بررسی تطبیقی جبران خسارت معنوی هتک حیثیت اشخاص در نظام حقوقی ایران و انگلستان، دوفصلنامه دانش حقوق مدنی، سال8، ش1.
    26. معین، محمد، 1362ش، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر.
    27. مکارم شیرازی، ناصر، 1370ش، القواعد الفقهیه، قم، مدرسه امام علی(ع)، ج1.
    28. نائینی، محمدحسین،1418ق، منیه الطالب فی شرح المکاسب، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ج3.
    29. نجفی، شیخ محمدحسن، 1362ش، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ج22.
    30. Bermingham, Vera; (2005), Tort in a Nutshell, London: Sweet & Maxwell, 7th edition.
    31. Bottner, Gotz; (2001), “Protection of the Honor of Deceased Persons; A Comparison Between the German and the Australian Legal Situations”, Bond Law Review, Vol. 13.
    32. Cooke, John; (2009), Law of Tort, London: Pearson Longman, 9thedition.
    33. Dereyer, E.; (2002), Droit de L'information: Responsabilité pénale des medias, Paris: Litec.
    34. Elliott, Catherine and Frances Quinn; (2009), Tort Law, London: Pearson Longman.
    35. Fleming, J.G.; (1998), The Law of Torts, Sydney: LBC Information Services.
    36. Garner, Bryan A.; (2004), Black's Law Dictionary, Thomson Business.
    37. Glasser Jr, Charles J; (2006), International Libel and Privacy Handbook: A Global Reference for Journalists, Publishers, Webmasters and Lawyers, New York: Bloomberg Press.
    38. Halpern, S.W.; (2000), The Law of Defamation, Privacy, Publicity and Moral Right, Columbus: JPM Books.
    39. Heuston, R.E.V. and R.A. Buckley; (1996), Salmond and Heuston on the Law of Torts, London: Sweet & Maxwell.
    40. Koziol, Helmut and Alexander Warzilek; (2005), The Protection of Personality Rights against Invasions by Mass Media, Germany: Springer-Verlag/Wien.
    41. Lehman, Jeffrey; Phelps, Shirelle (eds); (2005), West’s encyclopedia of American law, vol.3, Michigan: Thomson/Gale.
    42. Milmo, P. and V.H. Rogers (eds); (2004), Gatley on Libel and Slander, London: Sweet & Maxwell.
    43. Neethling J., J.M. Potgieter and P.J. Visser; (2005), Neethling’s Law of Personality, Durban: Lexis Nexis Butterworths.
    44. Pearson Education; (2000), Longman Handy Learner's Dictionary of American English, London: Pearson Longman.
    45. Rogers, W.V.H. et al. (eds); (2001), Damages for Non-Pecuniary Loss in a Comparative Perspective, Vienna and New York: Springer Verlag.
    46. Rogers, W.V.H.; (2002), Winfield & Jolowicz on Tort, London: Sweet & Maxwell.
    47. Van Gerven, W., J.F. Lever and P. Larouche; (2000), Tort Law, Oxford and Portland, Oregon: Hart Publishing.
    48. Von Bar, C.; (2000), The Common European Law of Torts, vol.2, Oxford: Oxford University Press.
    49. Youngs, R.; (1998), English, French and German Comparative Law, London and Sydney: Cavendish Publishing Ltd.
CAPTCHA Image