درآمدی بر نسبت میان نظریه اخلاقی امر الهی و حقوق بشر

نوع مقاله : علمی و پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه حقوق عمومی، دانشکده حقوق، دانشگاه قم، قم، ایران

2 پژوهشگر دکتری حقوق عمومی، دانشکده حقوق، دانشگاه قم، قم، ایران.

3 پژوهشگر دکتری حقوق عمومی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

10.22091/csiw.2023.8774.2349

چکیده

نسبت میان بنیان اخلاق و معیار خوبی و بدی اعمال و رفتار انسان‌‌ها از دیدگاه وحی‌‌مداران و رابطه آن با حقوق بشر حق‌‌مدار همواره محل تامل بوده است. در یک رویکرد (نظریه امر الهی)، سرشت اعمال و رفتارهای اخلاقی ریشه در شریعت و قواعد الهی دارد و بر پایه اراده خداوند است. اما در رویکردی دیگر (حقوق بشر)، مفاهیم اخلاقی ذاتاً دارای ارزش است که ریشه در نظام اخلاقی حق مدار و بر پایه‌‌ی خودآیینی و کرامت ذاتی انسان دارد. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، بر آن هستیم تا گفتمان حاکم بر حقوق بشر و بنیان‌‌های نظری آن را در مقایسه با نظریه امر الهی مورد سنجش و تحلیل قرار دهیم. یافته اصلی پژوهش دلالت بر آن دارد که رابطه‌‌ی میان حقوق بشر‌‌حق‌‌مدار و نظریه امر الهی که متعلق به اخلاق تکلیف‌‌مدار است به لحاظ نسب اربعه، متباین است و امکان مطالبه و ادعا نسبت به حقوق در رویکرد تکلیف‌‌مداری غرق در تکالیف می‌‌شود.

تازه های تحقیق

هنجارهای حقوق بشری بیش از آنکه محصول مقتضیات اجتماعی باشند، ریشه در وجدان اخلاق انسانی دارند. همین ویژگی اخلاق‌‌مداری هنجارهای حقوق بشری است که آن را متصف به جهان‌‌شمولی کرده است. دو "مکتب حقوق طبیعی" و "اخلاق حق‌‌مدار کانتی"، با تاکید بیشتری چارچوبی نظری در توجیه اخلاقی حق‌‌های جهان‌‌شمول، ذاتی و غیرقابل سلب برای انسان بما هو انسان ارائه می‌‌دهد. گرچه حقوق بشر معاصر ریشه در نظریه حقوق طبیعی و نظریه اخلاق کانتی دارد، ولی باید توجه کرد که نظریه حقوق طبیعی آن‌‌گونه که در حقوق بشر منعکس شده است، خود نیز به گونه‌‌ای اخلاق حق‌‌مدار را توصیه می‌‌کند. در اخلاق هنجاری، عمده‌‌ترین مسأله‌‌ای که درباره وظیفه اخلاقی مطرح است، این است که بر اساس چه معیاری، درستی یا نادرستی یک عمل را می‌‌توان تعیین کرد و نظریه امر الهی حاصل یکی از پاسخ‌‌هایی است که به این مسأله داده می‌‌شود. نظریه امر الهی، مبنای درستی یا نادرستی اعمال را "اراده خداوند" می‌‌داند. رابطه بین خدا و اخلاق موضوع کلان این نظریه است به‌‌گونه‌‌ای که اخلاق را به خداوند وابسته می‌‌داند. می‌‌توان گفت این نظریه از آن جهت که افراد ملزم به تبعیت از قواعدی هستند که خداوند متعال به عنوان تکلیف بر عهده آنها قرارداده، جز نظریات اخلاقی وظیفه‌‌گراست و اگر تبعیت از قواعد اخلاقی و شریعت به قصد ثواب و دوری از عقاب و جلب رضای خداوند باشد می‌‌توان آن‌‌را در زمره‌‌ی قواعد پیامدگرا دانست. سابقه این نظریه را به زمان یونان باستان می‌‌دانند که در سنت فکری اسلام، از این نظریه به "حسن وقبح شرعی" تعبیر شده است. بنا به اعتقاد "اشاعره"، چون خداوند تابع هیچ قانونی نیست، هیچ‌‌یک از افعالش نمی‌‌تواند قبیح باشد؛ زیرا پیش از اراده خداوند قاعده‌‌ای موجود نیست تا بر حسب آن حکم به قبح یک عمل بشود. از سوی دیگر، عموم متکلمان "معتزله و شیعه" با قول به" عقلی و ذاتی بودن حسن و قبح افعال" با نظریه امر الهی یا حسن و قبح شرعی مخالفت کرده‌‌اند. نظریه حسن و قبح ذاتی (عقلی)، بر قول به عینیت و مطلق بودن اخلاق مبتنی است. بدین معنی که برخلاف نسبیت‌‌گرایی اخلاقی، مفاهیم اخلاقی اموری عینی و واقعی‌‌اند. این مفاهیم فی ذاته از واقعیتی برخوردارند و این واقعیت به صورت مطلق در هر زمان و مکانی و حتی فراتر از زمان و مکان محقق است. جاودانگی اخلاق به همین معنا است. همان چیزی که جهان‌‌شمولی هنجارهای حقوق بشری مبتنی برآن است. "اراده باوری" رایج‌‌ترین تقریری است که از نظریه امر الهی شده است. بدین معنی که خداوند بر مبنای اراده خویش فرامینی صادر می‌‌کند و همین فرامین، قوانین اخلاق را تشکیل می‌‌دهد. این در حالی است که اگر ما از قبل به صورتی مستقل، درکی از حسن و قبح اخلاقی نداشته باشیم، نمی‌‌توانیم خداوند را موجودی اخلاقی بدانیم. اینکه باید از چنین موجودی تبعیت کرد در صورتی لازم می‌‌آید که خیریت اخلاقی خدا را به تصورمان از خدا بیفزاییم. ولی اگر ابتدا ندانیم که خیر، کمال است و موجب شایستگی خداوند می‌‌شود، نمی‌‌توان خدا را متصف به خیر کرد. بدین‌‌سان نه تنها شناخت حسن و قبح اخلاقی وابسته به امر و نهی خداوند نیست، بلکه اصولا تصور خداوند به عنوان خدای خیر، مترتب بر داشتن درکی از خیر و ارزش اخلاقی است. لذا مهم‌‌ترین نقد، به نظریه امرالهی، نقدی است که بر مبنای "استقلال اخلاق" اقامه گردیده است.

بدین ترتیب ابتنای نظریه امر الهی بر اراده خداوند مستلزم دگرآیینی است و دگرآیینی درست در مقابل خودآیینی- به عنوان اصل زیربنایی حقوق بشر- قرار دارد. دگرآیینی هرگاه با یک عمل درآمیزد، وجاهت قانونی آن عمل را که شرط لازم برای ارزش اخلاقی آن است، را از میان می‌‌برد. حقوق بشر معاصر، ترجمان نظام اخلاقی حق‌‌مدار و انسان‌‌مداری عقلانی است در حالی که نظریه فرمان الهی بر مبنای اطاعت محض از اوامر خداوند بدون توجه به عقل است. در نظام اخلاقی حق ‌‌مدار حقوق ‌‌بشر، همه حقوق حول انسان است؛ زیرا انسان غایت بالذات است و حقوق، فقط مبتنی بر عقل است. بنابراین مهم‌‌ترین ویژگی این نظام اخلاقی حق‌‌مدار، توانایی و حق انسان برای مطالبه و ادعا نسبت به حقوق بنیادین خویش است. این درحالی است که در گفتمان تکلیف‌‌مدار امرالهی، امکان مطالبه حق وجود ندارد، زیرا همه حقوق ذیل فرمان و دستور خداوند از درون تهی می‌‌شود و انسان و ارزش‌‌های ذاتی وی، محور حقوق بشر نخواهند بود. بنابراین رابطه‌‌ی میان حقوق بشر‌‌حق‌‌مدار و نظریه امرالهی که متعلق به اخلاق تکلیف‌‌مدار است به لحاظ نسب اربعه، متباین است و امکان مطالبه و ادعا نسبت به حقوق در رویکرد تکلیف‌‌مداری غرق در تکالیف می‌‌شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Relationship Between the Divine Command Theory and Human Rights

نویسندگان [English]

  • Alireza Dabirnia 1
  • Ehsan Movahedipur 2
  • azam taleb najafabady 3
1 Associate Professor, Department of Public Law, Faculty of Law, University of Qom, Qom, Iran .
2 PhD Candidate, Department of Public Law, Faculty of Law, University of Qom, Qom, Iran.
3 PhD Candidate in Public Law, Faculty of Law and Political Science, University of Tehran, Tehran, Iran.
چکیده [English]

The relationship between the foundation of ethics and the criteria for assessing good and bad actions and behaviors of individuals from the perspective of divine command theorists, and its connection with human rights, has always been a subject of contemplation. In one approach (the theory of divine command), the nature of ethical actions and behaviors is rooted in divine rules and the will of God. However, in another approach (human rights), ethical concepts inherently possess value rooted in a rights-based moral system and based on autonomy and inherent human dignity. This research aims to evaluate and analyze the prevailing discourse on human rights and its theoretical foundations in comparison to the theory of divine command. Through a descriptive-analytical method, the main finding of this study suggests that the relationship between human rights and the theory of divine command, which belongs to the duty-based ethics, is inherently contradictory in terms of their respective principles, and the emphasis on obligations in the duty-based approach hinders the assertion and claim of rights.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Human Rights
  • Ethics
  • Autonomy
  • Intellectual and Religious Good and Evil
  • The Divine Command Theory
افلاطون، 1375ش، دوره اثار افلاطون، ترجمه محمد حسن لطفی و رضا کاویانی، تهران، نشر خوارزمی، چ2، ج2.
بالوی، مهدی، بیات، مهناز، 1395ش، دولت حق بنیاد، تهران، نشر مجد، چ1.
حلی (علامه)، حسن بن یوسف، 1407ق، کشف المراد، تصحیح حسن حسن‌زاده آملی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چ7.
راسخ، محمد، 1388ش، «نظریه حق»، حقوق بشر در جهان معاصر، تهران، کمیسیون حقوق بشر اسلامی.
سلیمانی، عبدالرحیم، 1400ش، دین و خودفرمانروایی انسان، قم، انتشارات دانشگاه مفید، چ2.
طباطبایی، سید محمد حسین، 1378ش، تفسیر المیزان، قم، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی، چ11، ج19.
فنایی، ابوالقاسم، 1395ش، دین در ترازوی اخلاق، تهران، نشر صراط، چ3.
قاری سید فاطمی، سید محمد، 1381ش، «نظریات اخلاقی در آیینه حقوق»، نامه مفید، ش 29.
ـــــــــــــــــ، 1381ش، «مبانی توجیهی اخلاقی حقوق بشر معاصر»، نشریه تحقیقات حقوقی، ش35و 36.
کاپلستون، فردریک، 1386ش، تاریخ فلسفه، ترجمه‌‌ی جلال الدیم مجتبوی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ج1.
کانت، ایمانوئل، 1384ش، درس‌‌های فلسفه اخلاق، ترجمه منوچهر صانعی دره بیدی، تهران، انتشارات نقش
نگار.
گنسلر، هری، 1399ش، درآمدی بر فلسفه اخلاق معاصر، ترجمه مهدی اخوان، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چ2.
محمدرضایی، محمد، 1379ش، تبیین و نقد فلسفه اخلاق کانت، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چ1.
محمودی، سیدعلی، 1386ش، فلسفه سیاسی کانت، تهران، نشر نگاه معاصر، چ2.
مصباح یزدی، محمدتقی، 1389ش، فلسفه اخلاق، تهران، موسسه اموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چ5.
مک اینتایر، السدر، 1379ش، تاریخچه فلسفه اخلاق، ترجمه ان شاء الله رحمتی، تهران، نشر حکمت، چ1.
موحدی، محمدجواد، 1398 ش، وظیفه‌‌گرایی و پیامدگرایی در اخلاق، تهران، نشر نگاه معاصر، چ1.
موسی‌‌زاده، ابراهیم، 1390 ش، بررسی حقوق انسان از دو دیدگاه غرب و اسلام (رابطۀ حق و تکلیف در اندیشۀ حقوقی اسلام)، حکومت اسلامی، ش 4.
Bix, B. (1995). Natural Law Theory. In D. Patterson (Ed.), A Companion to Philosophy of Law and Legal Theory (pp. -). Blackwell Publisher.
Bandura, A. (2002). Selective Moral Disengagement in the Exercise of Moral Agency. Journal of Moral Education, 31(2), -.
Chadwick, R. F. (1992). Immanuel Kant- Critical Assessment (Vol. III). London: Rutledge.
Edwards, P. (1967). The Encyclopedia of Philosophy (Vol. 7). New York: Macmillan.
Freeman, M. D. A. (1994). Lloyd's Introduction to Jurisprudence. London: Sweet and Maxwell.
Griffin, J. (2001). Discrepancies Between the Best Philosophical Account of Human Rights
and the International Law of Human Rights. Proceedings of the Aristotelian Society, 101(1), -.
Kowalski, D. (2011). Moral Theory at the Movies: An Introduction to Ethics. Roman & Littlefield.
Kant, I. (1993). Grounding for the Metaphysics of Morals (J. Ellington, Trans.) (3rd ed.). Hackle Publishing Company, USA.
Kant, I. (1996). Practical Philosophy (M. J. Gregory, Tran. & Ed.). Cambridge: Cambridge University Press.
Madhok, S. (2005). Autonomy and Human Rights. In R. K. M. Smith & C. Van den Anker (Eds.), The Essentials of Human Rights (pp. -). London: Holder Arnold.
O'nell, O. (1993). Kantian Ethics. In P. Singer (Ed.), A Companion to Ethics (pp. -). Blackwell Publisher, Oxford.
Quinn, P. I., & Taliaferro, C. (1997). A Companion to Philosophy of Religions. Blackwell Publishers Ltd.
Singer, P. (1993). A Companion to Ethics. Blackwell Publishers Ltd.
Singer, P. (1996). Kant's Ethics of Duty. In P. Singer (Ed.), Ethics (pp. -). Oxford: Oxford University Press.
 
Persian Sources
Balavi, M., & Bayat, M. (1395 SH). The Foundations of the Righteous Government (Vol. 1). Tehran: Majd Publishing.
Copleston, F. (1386 SH). A History of Philosophy (J. Mojtabavi, Trans.). Vol. 1. Tehran: Scientific and Cultural Publications.
Fana'i, A. (1395 SH). Religion on the Scale of Ethics (Vol. 3). Tehran: Serat Publishing.
Gensler, H. (1399 SH). An Introduction to Contemporary Moral Philosophy (M. Akhavan, Trans.). Vol. 2. Tehran: Scientific and Cultural Publication Center.
Gharri Seyed Fatemi, S. M. (1381 SH). Ethical Theories in the Mirror of Law. Nameh-e Mofid, (29).
Gharri Seyed Fatemi, S. M. (1381 SH). Foundations of Ethical Justification of Contemporary Human Rights. Journal of Legal Research, (35 & 36).
Helli (Allameh), H. ibn Y. (1407 AH). Kashf al-Murad (H. H. Amoli, Ed.). Vol. 7. Qom: Islamic Publishing Institute.
Kant, I. (1384 SH). Lessons on Moral Philosophy (M. S. Darrehbidi, Trans.). Tehran: Naghsh Negar Publications.
Mahmoudi, S. A. (1386 SH). Kant's Political Philosophy (Vol. 2). Tehran: Negah-e Moaser Publication.
McIntyre, A. (1379 SH). A History of Ethics (E. A. Rahmati, Trans.). Vol. 1. Tehran: Hekmat Publishing.
Mohammadrezaei, M. (1379 SH). Explanation and Critique of Kant's Moral Philosophy (Vol. 1). Qom: Islamic Promotion Office.
Mehbodi, M. J. (1398 SH). Duty Ethics and Consequentialism in Ethics (Vol. 1). Tehran: Negah-e Moaser Publication.
Mesbah Yazdi, M. T. (1389 SH). Philosophy of Ethics (Vol. 5). Tehran: Imam Khomeini Educational and Research Institute.
Mousazadeh, E. (1390 SH). Examination of Human Rights from the Perspectives of the West and Islam (The Relationship between Right and Obligation in Islamic Legal Thoughts). Journal of Islamic State, (4).
Plato. (1375 SH). The Complete Works of Plato (M. H. Lotfi & R. Kaviani, Trans.). Vol. 2,
Pt. 2. Tehran: Kharazmi Publishing.
Rasekh, M. (1388 SH). Theory of Right in Contemporary Human Rights. Tehran: Islamic Human Rights Commission.
Suleimani, A. (1400 SH). Religion and Human Self-Governance (Vol. 2). Qom: Mofid University Publications.
Tabataba'i, S. M. H. (1378 SH). Tafsir al-Mizan (Vol. 11, Pt. 19). Qom: Tabatabai Scientific and Cultural Foundation.
 
CAPTCHA Image